محل تبلیغات شما

قـــلــــم



همان‌گونه که اطلاع دارید، هم‌زمان با پیشرفت فن‌آوری شاهد گذار از عصر اقتصاد و صنعت انرژی پایه» به اقتصاد و صنعت اطلاعات‌پایه» هستیم. چنانکه از آن به‌عنوان عصر دانش و فن‌آوری اطلاعات» یاد می‌شود و ازاین‌روی پیدایش فضای‌مجازی در چند دههٔ اخیر» را یکی از بزرگ‌ترین نمادهای تحول جهانی» می‌دانند؛ رخدادی که تأثیرات شگرف آن هرروز در ابعاد فرهنگی، اجتماعی، اقتصادی، ی، امنیتی و دفاعی در عرصهٔ ملی و بین‌المللی نمود بیشتری پیدا می‌کند.و اما متأسفانه امروز امریکا با سعهٔ نفوذ اقتصادی‌ای که در تمام دنیا دارد»، فقر و گرسنگی و محرومیت را در دنیا ایجاد کرده است» و اکنون شواهد و قراین نشان می‌دهد که به اسم توافق هسته‌ای برنامه دارد تا نفوذ اقتصادی» خود را در ایران اسلامی توسعه دهد؛ درنتیجه برای صیانت کشور از این خطر بزرگ چشم‌های بینای مسئولین اقتصادی بایستی باز باشد و مواظب باشند که [دشمنان] نفوذ اقتصادی پیدا نکنند؛ چون نفوذ دشمن پایهٔ اقتصادِ محکم را متزل می‌کند».لذا مسئولین کشور باید با احراز جایگاه و سهم مناسب برای اقتصاد دانش‌بنیان در فضای‌مجازی در چارچوب ت‌های اقتصاد مقاومتی کشور و برنامه‌ریزی همه‌جانبه برای بهبود شرایط کسب‌وکار مرتبط با فناوری‌های مجازی و بهره‌گیری از فرصت‌های اشتغال‌زایی و نیز رونق محتوا، خدمات و تجارت در این عرصه» راه نفوذ را به‌طور قاطع» بر روی دشمن ببندند و اجازه نفوذ اقتصادی آمریکایی‌ها را در کشورمان» از طریق فضای‌مجازی نیز ندهند.به این منظور دولت می‌تواند با به‌دست آوردن استقلال در فضای‌مجازی، ایجاد زیرساخت‌های اساسی تولید علم مفید در کشور طبق نیازها و ارزش‌های انقلاب اسلامی را فراهم کند، زمینه‌های اشتغال‌زایی در حوزه‌های مختلف را ایجاد نماید، بستر امن و بین‌المللی تجارت الکترونیک را به وجود آورد و آرمان‌هایی چون الگوسازی به‌منظور ترویج فرهنگ کار، کارآمد نمودن کنش گران اقتصادی، تبیین صحیح مؤلفه‌های اقتصادی زندگی فردی و اجتماعی انسان از طریق محصولات چندرسانه‌ای، مبارزه با بی‌عدالتی‌های اقتصادی در ایران، جهان اسلام و جهان و تبیین نگاه اسلامی به اقتصاد و ایجاد و ترویج بانکداری اسلامی را پیگیری کند و از طرفی با تهدیدهای روزافزون اقتصادی در فضای‌مجازی مانند امکان اختلال در تعاملات اقتصادی کشور و توان دشمن در اختلال در نظام بانک داری و ایجاد مشکل در راه‌اندازی سرویس‌های مرتبط با دولت الکترونیک مقابله نماید.برای دست‌یابی به این مهم پیشنهاد می‌شود راهبردهای زیر در ارتباط با پیشرفت اقتصادی و جلوگیری از نفوذ اقتصادی دشمن از طریق فضای‌مجازی عملیاتی گردد:• ایجاد شاه‌راه‌های متمرکز و قابل هدایت در نقاط تماس دسترسی بین‌المللی.• توسعه به‌کارگیری استانداردهای لازم برای دسترسی به فضای‌مجازی.• نهادینه ساختن ارزش‌های مطرح در علم و پژوهش در حوزه فناوری اطلاعات.• توسعه کمی و کیفی به‌کارگیری تجارت الکترونیکی درون‌زا در مجموعه دولت و سازمان‌های تابع آن.• حمایت از توسعه به‌کارگیری تجارت الکترونیکی در صنایع و بخش‌های مختلف اقتصادی و تشویق مصرف‌کنندگان در استفاده از محصولات و فروشگاه‌های الکترونیک داخلی.• ایجاد آمادگی و توسعه نظام‌های پایه و اساسی اقتصاد شبکه‌ای و تجارت الکترونیکی در نظام اقتصادی کشور.• ایجاد و توسعه نظام‌های اطلاعاتی پایه ملی به‌منظور افزایش میزان یکپارچگی در اقتصاد شبکه‌ای و نظام تصمیم‌گیری.• استقرار نهاد راهبری منسجم، واحد، مقتدر و جامع برای دستیابی به استقلال در فناوری اطلاعات در همه ابعاد دارای ویژگی حاکمیتی و فرا بخشی.• تأمین امنیت فضای تبادل اطلاعات و ارتباطات و سلامت آن، به‌ویژه حفاظت از مرکز داده‌های ملی در کشور در فضای ملی و بین‌المللی.• تدوین، تصویب و اجرای قوانین و مقررات لازم در فضای‌مجازی که تسهیل‌کننده دستیابی به امنیت اطلاعاتی و عدالت اجتماعی باشند.• ایجاد ارتباطات فعال بین‌الملل در حوزه فناوری اطلاعات به‌منظور تأمین اهداف ملی، تعامل سازنده منطقه‌ای و جهانی.• اهتمام به تحقیق، توسعه و نوآوری در حوزه فن‌آوری اطلاعات و ارتباطات باهدف تجاری‌سازی تحقیقات.• جایگزینی نیاز» به سرویس‌دهندگان خارجی.• ایجاد تسهیلات و مشوق‌ها برای راه‌اندازی و تقویت کمی و کیفی سرویس‌های مبتنی بر نیاز داخلی از طریق پرداخت وام و تسهیلاتِ بانکی، اصلاح ضوابط در جهتِ افزایشِ معافیت‌های مالیاتی و معافیت از پرداختِ عوارضِ حق الامتیاز و حق‌السهم دولتی اپراتورهای ارتباطی بابتِ پهنای باند مصرف‌شده جهت استفاده از سرویس‌های داخلی (مشابه کاری که در ارتباط با پیامکِ فارسی در اپراتورها انجام شد).• مشتری سازی و ترویجِ استفاده از سرویس‌های داخلی به روش‌هایی مانند برند سازی از طریق رسانه‌ها، عضویت مسئولین و چهره‌های سرشناس در سرویس‌های داخلی، حمایت از ارائه‌دهندگان خدماتِ مبتنی بر لیست سفید از سرویس‌های سالم داخلی، معرفی جایگزینِ سرویس‌های مشهور خارجی در مدارس و مراکز تجمع افراد، اعطای یارانه بابت مصرفِ سرویس‌های داخلی به کاربران، تأمین هزینه بخشی از پهنای باند استفاده‌کننده از سرویس‌های داخلی، ارائه یارانه بابتِ تأمین بخشی از هزینه دانش آموزانِ استفاده‌کننده از خدماتِ اینترنتِ پاک (مبتنی بر لیست سفید)، دادن یارانه در قالب بن کارتِ الکترونیکِ هوشمند بابتِ خریدِ نرم‌افزارهای محتوایی بومی به مردم و. .• ایجاد مزیت رقابتی همچون سرعت بالا و درآمد سالم و تضمینی برای سرویس‌های داخلی به شکلی که سرویس‌دهندگان داخلی بابت تولید و صادرات ترافیک از وزارت ارتباطات پول دریافت کنند و سرعت دسترسی به سایت‌ها و سرویس‌های داخلی، حداقل ۱۰ برابرِ نمونه‌های مشابه خارجی شود.• جلوگیری جدی از ایجاد انحصار با روش‌های سلبی و همچنین افتراق تمرکز بر استفاده از سرویس‌های خاص خارجی و استفاده از جایگزین‌های متنوع خارجی از طریق دریچه داخلی (مانند ابرجستجوگرها و.).• عندالوم، استفاده مدیریت‌شده از برخی محصولات خارجی با تحت کنترل کامل قرار دادن آن‌ها به روش‌هایی مثل اام به نصب سیستم‌عامل اندرویدِ ایمن سازی شده در مبادیِ گمرکی توسط واردکنندگان گوشی و تغییر اپلیکیشن های مبتنی بر سرویس‌های خارجی به اپلیکیشن های سالم داخلی، پالایش و حذفِ نتایج نامناسبِ حاویِ محتوای مجرمانه از خروجیِ موتورهای جستجو، انتقال و هدایتِ مجدد (Redirect) نشانی‌های غیرقابل‌کنترل خارجی به سرویس‌های داخلی یا جایگذاری. (نمایشِ آنلاین)• ضد ارزش و نامطلوب سازی استفاده از محصولات خارجی.• آگاهی‌بخشی نسبت به خطرات و آسیب‌های استفاده از محصولات غیر ایرانی و بخصوص متعلق به دشمن از طریق تولیدِ برنامه‌های تلویزیونی و رادیوییِ آگاهی‌بخش برای خانواده‌ها در خصوصِ ماهیتِ سرویس‌های جاسوسیِ خارجی و معرفیِ سرویس‌های داخلی، حمایت از انتشارِ نشریات و کتبِ آگاهی‌بخش در این خصوص، ایجادِ آگاهی در کتاب‌های درسی مدارس در خصوصِ نحوه استفاده صحیح از فضای‌مجازی، تقویتِ مشاوره و آموزشِ مشاورانِ خانواده و.• تقویت زیرساخت‌های شبکه ملی اطلاعات و اینترانت ملی باهدف مزیت بخشی به تبادل اطلاعات بر روی پهنای باندِ داخلی، تقویتِ زیرساختِ نقاطِ تبادل داده (IXP)، تقویت شبکه ارسال محتوا CDN های داخلی» که منجر به افزایشِ استفاده از سرویس‌های داخلی و کاهشِ مراجعه به سرویس‌های خارجی می‌شود.• وضع و اجرای قوانین جامع‌ومانع برای کنترلِ داده ستاندهٔ اطلاعاتی به خارج از کشور با راه‌اندازی گمرک اطلاعات و ایجاد محدودیت و وضع عوارض بر فعالیت شرکت‌های خارجی، ساماندهیِ ضوابطِ امنیتِ اطلاعات، ازجمله اام به ارائه گواهیِ امنیتیِ مورد تأیید مراجعِ ذیصلاح برای خدماتِ اطلاعات در داخل که منجر به تطبیقِ شرکت‌های خارجی با این ضوابط یا حذف آن‌ها می‌گردد، تدوین و تصویب ضوابطی برای حمایت از حقوق مصرف‌کننده، مثل تضمینِ پایاییِ اطلاعاتِ در دسترسِ خدمات دهندگان در داخلِ کشور در قبالِ رعایت استانداردها و سپردن وثیقه و جریمه در قبالِ کوتاهی در حفظِ اطلاعاتِ کاربران و.اجرای این راهکارها می‌تواند بخش مهمی از راه‌های نفوذ اقتصادی دشمن از طریق فضای‌مجازی را مسدود کند و به جد باید جلو فعالیت و تقویت شرکت‌های سخت‌افزاری و نرم‌افزاری حوزه فن‌آوری اطلاعات خارجی و بخصوص آمریکایی گرفته شود؛ لذا صراحتاً به دستگاه‌های دولتی و حاکمیتی نسبت به همکاری با این‌گونه شرکت‌ها هشدار می‌دهیم و زمینه‌سازی برای ایجاد فعالیت آزاد و بدون محدودیت شرکت‌های آمریکایی مانند eBay، Amazon و Microsoft در جغرافیای ایران را در جهت تسهیل نفوذ اقتصادی دشمن در سایه سهل اندیشی دستگاه‌های دولتی ارزیابی می‌کنیم و در صورت وم در مواجهه با این اقدامات خلاف امنیت ملی، اقدامات قانونی لازم را در دستور کار قرار خواهیم داد.منبع»گرداب


نفوذ آمریکا در دوران پسابرجام مقوله‌ای است که با هشدار امام ‌ای به سر تیتر بولتن‌ها و میز خطابه‌ها آمد حال آنکه این نفوذ، به نوعی قبلاً تحقق یافته بود و همه می‌دانند که فتنه سال ۸۸ حاصل این نفوذ بود.حتی این نفوذ را در دوران دولت اصلاحات می‌توان بیشتر مشاهده کرد؛ آنجا که سکولارها از توهین به خدا، قرآن، اهل‌بیت، ولایت‌فقیه، شورای نگهبان، سپاه، بسیج و حجاب ابایی نداشتند و فضای دانشگاه‌ها را متشنج کردند و غائله ۷۸ را سبب شدند.در آن زمان نفوذ، آن‌قدر شدید شد که امام ‌ای درباره آن‌ها فرمود: آن‌ها حتی از اربابان خارجی خودشان هم جلوتر حرکت می‌کنند.اگر اکنون بحث از نفوذ پسابرجام است به خاطر آن است که آن دوران سیاه تکرار نشود و یا در قالب بزک شده و تغییر شکل یافته‌ای، عموم جامعه را آلوده و بیمار نکند و ذائقه دینی و انقلابی تغییر نیابد زیرا در دوران اصلاحات، عموم جامعه آلوده نشد و نشانه آن، رو گرفتن مردم از شعارهای اصلاحات در انتخابات ۸۴ و ۸۸ است.از طرفی در دو مطلب تردید و اختلافی نیست:1- نفوذ خارجی بدون وجود افراد غرب‌زده داخلی امکان‌پذیر نیست و به اصطلاح فلسفی باید مقتضی موجود باشد.2- این افراد هم اکنون به‌صورت بقایای اصلاح‌طلبان افراطی و طرفداران فتنه ۷۸/۸۸و پشیمان شدگان از انقلاب در کشور وجود دارند هرچند بسیار قلیل و ضعیف و دچار یأس و ناامیدی و افسردگی ی و خودخوری هستند.آنچه اکنون می‌خواهم به آن اشاره کنم کیفیت نفوذ کابوهای آمریکایی و کیفیت تأثیر پیاده نظام داخلی آن‌ها در جامعه نیست که آن بسیار مفصل است بلکه می‌خواهم به تفکر غرب‌زده‌های داخلی که روزنه نفوذ هستند اشاره کنم:شاید برای کسی چنین سؤالی پیش بیاید که این غرب‌زده‌ها چگونه با علم به دشمنی آمریکا، سعی در بزک کردن این شیطان دارند و مرتب بر استقلال و انقلاب و نیروهای مؤمن و سپاه می‌تازند؟خب با چه هدفی و به چه امیدی؟ منافع آنان چیست؟ این منافع چه وقت تأمین می‌شوند؟ چه وقت به هدف و آرزوی خود می‌رسند؟ آیا اینان از نفوذ آمریکا و در پی آن فتنه و هرج‌ومرج و ناامنی و آنگاه حمله نظامی امریکا به کشور نمی‌ترسند؟جواب بسیار ساده است در واقعه تاریخی جنگ احزاب خیانت بنی قریظه معروف است که قرآن در سوره انفال (۵۶/۵۷) به آن اشاره می‌نماید؛ همچنین قرآن در اوایل سوره شریفه بقره آیاتی بسیار دقیق دارد.از جمله:- وَإذا قِیلَ لَهُمْ لاَ تُفْسِدُواْ فِی الأَرْضِ قَالُواْ إِنَّمَا نَحْنُ مُصْلِحُونَ- أَلا إِنَّهُمْ هُمُ الْمُفْسِدُونَ وَلَـکن لاَّ یشْعُرُونَ- وَإِذَا قِیلَ لَهُمْ آمِنُواْ کمَا آمَنَ النَّاسُ قَالُواْ أَنُؤْمِنُ کمَا آمَنَ السُّفَهَاء أَلا إِنَّهُمْ هُمُ السُّفَهَاء وَلَـکن لاَّ یعْلَمُونَ- وَإِذَا لَقُواْ الَّذِینَ آمَنُواْ قَالُواْ آمَنَّا وَإِذَا خَلَوْاْ إِلَی شَیاطِینِهِمْ قَالُواْ إِنَّا مَعَکمْ إِنَّمَا نَحْنُ مُسْتَهْزِؤُونَآیات قران به صراحت از مدعیان اصلاحات پرده برمی‌دارد که فاسد کننده جامعه هستند و وقتی به آن‌ها گفته می‌شود که فساد نکنید، می‌گویند ما دنبال اصلاح هستیم. آن‌ها در جمع مؤمنین خود را از آن‌ها معرفی می‌کنند اما مخفیانه و در نزد شیطان، مؤمنین را تمسخر می‌کنند و به شیطان میگویند که ما با شما هستیم؛ اینان نه تنها از حمله آمریکا به ایران هراسی ندارند بلکه خوشحال هم هستند و حتی کدهایی به آمریکا می‌فرستند که در فلان نقطه و مسئله نقطه ضعف داریم.دلیل واضح است:آن‌ها با حمله به مقدسات و انقلاب و ایجاد زمینه نفوذ و حمله، می‌خواهند در دوران پساحمله، مزد خوش‌رقصی خود را از دست شیطان بگیرند و به‌عنوان دست‌نشانده آمریکا، خود به حکومت برسند. آن‌ها در صورت حمله نه به جبهه می‌روند و نه آسیب خواهند دید لذا به چه علت باید نگران نفوذ و حمله آمریکا باشند؟ اتفاقاً آن‌ها برای حمله روزشماری می‌کنند تا از وضع فلاکت‌بار امروزشان که منفور جامعه هستند خلاص شوند.آن‌ها به خوبی می‌دانند که آمریکا پس از اشغال یک کشور، نمی‌تواند خود بر آن کشور حکومت کند بلکه نیاز به یک دست‌نشانده‌ای از ملیت همان کشور اشغال‌شده دارد. آمریکا حتی در عراق نیز فقط برای مدت کوتاهی از یک حاکم محلی آمریکایی استفاده کرد.گفتار آن‌ها به آمریکا قالوا انا معکم» است و در این راه در حال مسابقه با سلطنت‌طلبان خارج نشین هستند که مبادا اپوزیسیون خارجی از آن‌ها جلو بزند و بیش از آن‌ها، خود را در دل شیطان جای دهد؛ توصیه ما به وطن‌فروشان و غرب‌زده‌های داخلی آن است که یا از سرنوشت شمر و عمر و شبث عبرت بگیرند و احتمال بدهند حتی در صورت دامن زدن به بدترین خیانت، آمریکایی‌ها آن‌ها را جواب کنند.یا اینکه دست از نفاق بردارند و به صراحت موضع خود را شفاف کنند و اگر هم ترس از قانون دارند باید هزینه آن را بپردازند و خون بدهند یا مانند رفقایشان چادر به سر مخفیانه از مرز خارج شوند تا حداقل به آن‌ها یک اتاق ۱۰ متری برای بدگویی علیه نظام مقدس جمهوری اسلامی ایران، جایزه بدهند.چه اینکه ما حاضریم در راه بستن راه نفوذ و حمله، خون بدهیم و جواب خون فقط خون است وگرنه خود را بیش از این خسته نکنند و به دو مقاله و تریبون و رقاص و بی حجاب دخیل نبندند که نظام اسلامی با این بادها تکان نمی‌خورد.و چه خوش گفت حافظ مرز ادب فارسی این مملکت:ای مگس عرصه سیمرغ نه جولانگه توست عرض خود می‌بری و زحمت ما می‌داریناگفته پیداست که روی سخن ما با ساده اندی‌شان و سهل اندی‌شانی نیست که در هشدار اخیر رهبر معظم انقلاب به آن‌ها اشاره شد زیرا سهل اندی‌شان چه بسا حقیقت دشمنی و عمق خطر نفوذ را درک نکنند و از روی غفلت و جهالت، دچار خطای محاسباتی می‌رونداینان حتی در صورت کسب قدرت کامل در کشور، حاضرند ولی‌فقیه و مراجع معظم تقلید را هرچند در حد مقام پاپ نما و تشریفاتی، بپذیرند و به مراسم مذهبی هم کمک‌هایی کنند و حجاب را در سطح یک دستمال ۱۰ سانتی بر سر ن قبول کنند اما منافقان داخلی با اصل ولایت‌فقیه نیز مخالف‌اند و تا مرز پذیرش قانون همجنس‌بازی نیز پیش خواهند رفت.نویسنده: ناصر اکبری/مشرقچرا اصلاح‌طلبان بهترین ابزار برای نفوذ آمریکایی هستند؟


نفوذ آمریکا در دوران پسابرجام مقوله‌ای است که با هشدار امام ‌ای به سر تیتر بولتن‌ها و میز خطابه‌ها آمد حال آنکه این نفوذ، به نوعی قبلاً تحقق یافته بود و همه می‌دانند که فتنه سال ۸۸ حاصل این نفوذ بود.حتی این نفوذ را در دوران دولت اصلاحات می‌توان بیشتر مشاهده کرد؛ آنجا که سکولارها از توهین به خدا، قرآن، اهل‌بیت، ولایت‌فقیه، شورای نگهبان، سپاه، بسیج و حجاب ابایی نداشتند و فضای دانشگاه‌ها را متشنج کردند و غائله ۷۸ را سبب شدند.در آن زمان نفوذ، آن‌قدر شدید شد که امام ‌ای درباره آن‌ها فرمود: آن‌ها حتی از اربابان خارجی خودشان هم جلوتر حرکت می‌کنند.اگر اکنون بحث از نفوذ پسابرجام است به خاطر آن است که آن دوران سیاه تکرار نشود و یا در قالب بزک شده و تغییر شکل یافته‌ای، عموم جامعه را آلوده و بیمار نکند و ذائقه دینی و انقلابی تغییر نیابد زیرا در دوران اصلاحات، عموم جامعه آلوده نشد و نشانه آن، رو گرفتن مردم از شعارهای اصلاحات در انتخابات ۸۴ و ۸۸ است.از طرفی در دو مطلب تردید و اختلافی نیست:1- نفوذ خارجی بدون وجود افراد غرب‌زده داخلی امکان‌پذیر نیست و به اصطلاح فلسفی باید مقتضی موجود باشد.2- این افراد هم اکنون به‌صورت بقایای اصلاح‌طلبان افراطی و طرفداران فتنه ۷۸/۸۸و پشیمان شدگان از انقلاب در کشور وجود دارند هرچند بسیار قلیل و ضعیف و دچار یأس و ناامیدی و افسردگی ی و خودخوری هستند.آنچه اکنون می‌خواهم به آن اشاره کنم کیفیت نفوذ کابوهای آمریکایی و کیفیت تأثیر پیاده نظام داخلی آن‌ها در جامعه نیست که آن بسیار مفصل است بلکه می‌خواهم به تفکر غرب‌زده‌های داخلی که روزنه نفوذ هستند اشاره کنم:شاید برای کسی چنین سؤالی پیش بیاید که این غرب‌زده‌ها چگونه با علم به دشمنی آمریکا، سعی در بزک کردن این شیطان دارند و مرتب بر استقلال و انقلاب و نیروهای مؤمن و سپاه می‌تازند؟خب با چه هدفی و به چه امیدی؟ منافع آنان چیست؟ این منافع چه وقت تأمین می‌شوند؟ چه وقت به هدف و آرزوی خود می‌رسند؟ آیا اینان از نفوذ آمریکا و در پی آن فتنه و هرج‌ومرج و ناامنی و آنگاه حمله نظامی امریکا به کشور نمی‌ترسند؟جواب بسیار ساده است در واقعه تاریخی جنگ احزاب خیانت بنی قریظه معروف است که قرآن در سوره انفال (۵۶/۵۷) به آن اشاره می‌نماید؛ همچنین قرآن در اوایل سوره شریفه بقره آیاتی بسیار دقیق دارد.از جمله:- وَإذا قِیلَ لَهُمْ لاَ تُفْسِدُواْ فِی الأَرْضِ قَالُواْ إِنَّمَا نَحْنُ مُصْلِحُونَ- أَلا إِنَّهُمْ هُمُ الْمُفْسِدُونَ وَلَـکن لاَّ یشْعُرُونَ- وَإِذَا قِیلَ لَهُمْ آمِنُواْ کمَا آمَنَ النَّاسُ قَالُواْ أَنُؤْمِنُ کمَا آمَنَ السُّفَهَاء أَلا إِنَّهُمْ هُمُ السُّفَهَاء وَلَـکن لاَّ یعْلَمُونَ- وَإِذَا لَقُواْ الَّذِینَ آمَنُواْ قَالُواْ آمَنَّا وَإِذَا خَلَوْاْ إِلَی شَیاطِینِهِمْ قَالُواْ إِنَّا مَعَکمْ إِنَّمَا نَحْنُ مُسْتَهْزِؤُونَآیات قران به صراحت از مدعیان اصلاحات پرده برمی‌دارد که فاسد کننده جامعه هستند و وقتی به آن‌ها گفته می‌شود که فساد نکنید، می‌گویند ما دنبال اصلاح هستیم. آن‌ها در جمع مؤمنین خود را از آن‌ها معرفی می‌کنند اما مخفیانه و در نزد شیطان، مؤمنین را تمسخر می‌کنند و به شیطان میگویند که ما با شما هستیم؛ اینان نه تنها از حمله آمریکا به ایران هراسی ندارند بلکه خوشحال هم هستند و حتی کدهایی به آمریکا می‌فرستند که در فلان نقطه و مسئله نقطه ضعف داریم.دلیل واضح است:آن‌ها با حمله به مقدسات و انقلاب و ایجاد زمینه نفوذ و حمله، می‌خواهند در دوران پساحمله، مزد خوش‌رقصی خود را از دست شیطان بگیرند و به‌عنوان دست‌نشانده آمریکا، خود به حکومت برسند. آن‌ها در صورت حمله نه به جبهه می‌روند و نه آسیب خواهند دید لذا به چه علت باید نگران نفوذ و حمله آمریکا باشند؟ اتفاقاً آن‌ها برای حمله روزشماری می‌کنند تا از وضع فلاکت‌بار امروزشان که منفور جامعه هستند خلاص شوند.آن‌ها به خوبی می‌دانند که آمریکا پس از اشغال یک کشور، نمی‌تواند خود بر آن کشور حکومت کند بلکه نیاز به یک دست‌نشانده‌ای از ملیت همان کشور اشغال‌شده دارد. آمریکا حتی در عراق نیز فقط برای مدت کوتاهی از یک حاکم محلی آمریکایی استفاده کرد.گفتار آن‌ها به آمریکا قالوا انا معکم» است و در این راه در حال مسابقه با سلطنت‌طلبان خارج نشین هستند که مبادا اپوزیسیون خارجی از آن‌ها جلو بزند و بیش از آن‌ها، خود را در دل شیطان جای دهد؛ توصیه ما به وطن‌فروشان و غرب‌زده‌های داخلی آن است که یا از سرنوشت شمر و عمر و شبث عبرت بگیرند و احتمال بدهند حتی در صورت دامن زدن به بدترین خیانت، آمریکایی‌ها آن‌ها را جواب کنند.یا اینکه دست از نفاق بردارند و به صراحت موضع خود را شفاف کنند و اگر هم ترس از قانون دارند باید هزینه آن را بپردازند و خون بدهند یا مانند رفقایشان چادر به سر مخفیانه از مرز خارج شوند تا حداقل به آن‌ها یک اتاق ۱۰ متری برای بدگویی علیه نظام مقدس جمهوری اسلامی ایران، جایزه بدهند.چه اینکه ما حاضریم در راه بستن راه نفوذ و حمله، خون بدهیم و جواب خون فقط خون است وگرنه خود را بیش از این خسته نکنند و به دو مقاله و تریبون و رقاص و بی حجاب دخیل نبندند که نظام اسلامی با این بادها تکان نمی‌خورد.و چه خوش گفت حافظ مرز ادب فارسی این مملکت:ای مگس عرصه سیمرغ نه جولانگه توست عرض خود می‌بری و زحمت ما می‌داریناگفته پیداست که روی سخن ما با ساده اندی‌شان و سهل اندی‌شانی نیست که در هشدار اخیر رهبر معظم انقلاب به آن‌ها اشاره شد زیرا سهل اندی‌شان چه بسا حقیقت دشمنی و عمق خطر نفوذ را درک نکنند و از روی غفلت و جهالت، دچار خطای محاسباتی می‌رونداینان حتی در صورت کسب قدرت کامل در کشور، حاضرند ولی‌فقیه و مراجع معظم تقلید را هرچند در حد مقام پاپ نما و تشریفاتی، بپذیرند و به مراسم مذهبی هم کمک‌هایی کنند و حجاب را در سطح یک دستمال ۱۰ سانتی بر سر ن قبول کنند اما منافقان داخلی با اصل ولایت‌فقیه نیز مخالف‌اند و تا مرز پذیرش قانون همجنس‌بازی نیز پیش خواهند رفت.نویسنده: ناصر اکبری/مشرقچرا اصلاح‌طلبان بهترین ابزار برای نفوذ آمریکایی هستند؟


هیات های تجاری و اقتصادی غربی پی در پی، به ایران سفر می کنند و آمادگی خود را برای گسترش روابط اقتصادی با ایران آعلام می کنند. این وضعیت قابل تأمل و بررسی است. آنها چه اهدافی را در ایران دنبال می نمایند؟آلوده سازی مهمتر از مهارجرالد سگال مدیر مطالعات انستیتو بین‏ المللی استراتژیک لندن که در هفته نامه آمریکایی نیوزویک در فروردین ماه 1377 منتشر شده است، عمق ت غرب در قبال ایران را نشان می‌دهد. وی می‏گوید:" . غرب باید به شیوه‏ای که کمونیسم را مهار و آلوده کرد با سایر دشمنان خود عمل کند آلوده سازی، شیوه‏ های فراوانی دارد که تجارت با دشمن و از راههای اصلی آلوده‏ سازی جوامع است اکنون نیز باید یک استراتژی دوگانه مهار و آلوده ‏سازی در دستور کار باشد. مهار کافی نیست و آلوده ‏سازی مهمتر است. . خوشبختانه آلوده‏ سازی شیوه‏ های فراوانی دارد که تجارت با دشمن (در کالاهای غیر استراتژیک) و از جمله آنهاست ."(1)همچنین انستیتو ت خاورمیانه واشنگتن، نتیجه مطالعات سال 2000 خود را منتشر نمود و در آن تأکید کرد که:" . صادرات کالاهای مصرفی به ایران باید از سر گرفته شود، این کار باعث کم شدن ارز خارجی موجود در ایران خواهد شد ."(2)ممکن است تصور شود که ت‌های فوق مربوط به دشمنی غرب با ایران در نظام جمهوری اسلامی ایران است. اسناد و مدارک نشانگر آن است که غرب اصولا با ملل مسلمان خصومت داشته است و ت خویش علیه مسلمان را حتی در زمان رژیم‌های دست نشانده نیز دنبال می‌کرده و اصولا برای اعمال همین ت‌ها بوده است که با کودتا و هزار ترفند و توطئه دیگر، رژیم‌های مزدوری را بر کشورها حاکم می‌کرده است.تلاش انگلیس برای ترویج فرهنگ مصرف گراییفرهنگ مصرف زدگی و تجمل گرایی در جامعه که بسیار گسترده است، در ادارات نیز نمود می‏ یابد. مصرف های بی‏ رویه در ادارات، تجمل گرایی‌ها و تغییر مکرر دکوراسیون‏ ها، نشأت گرفته از این فرهنگ غلط جاری است.آنتونی پارسونز آخرین سفیر انگلیس در رژیم شاه که پس از 5 سال سفارت و فقط 5 روز قبل از فرار شاه از کشور، ایران را ترک کرد در کتاب خود تحت عنوان غرور و سقوط، متن اظهاراتش را در سال 1974 میلادی (1352 شمسی) خطاب به بازرگانان انگلیس و کسانی که دست اندر کار تجارت و معامله با ایران بودند، چنین به رشته تحریر در آورده است:" نخستین کاری که اینجا می‏ کنید این است که تا می ‏توانید کالاهایتان را بفروشید و فقط در صورتی سرمایه ‏گذاری کنید که برای فروش کالایتان چاره ‏ای جز این کار نداشته باشید. اما اگر مجبور باشید در اینجا سرمایه ‏گذاری کنید به میزان حداقل ممکن، سرمایه‏ گذاری کنید و صنایعی را انتخاب کنید که قطعات و لوازم آن از انگلستان وارد شود، مانند صنایع مونتاژ که در واقع سوار کردن قطعات صادراتی انگلیسی در ایران است. در این محدوده و با توجه به این نکات، من معتقدم که ایران، یکی از بهترین بازارهایی است که شما می‏توانید برای مصرف کالاهای خود در جهان سوم پیدا کنید."(3)اظهارات سفیر انگلیس که در اوج روابط حسنه انگلیس با رژیم شاه بیان شده، نشان دهنده ماهیت ت انگلیس نسبت به ایران و سایر ملل جهان سوم می‏باشد. مسلماً توصیه مقام‌های انگلیسی به کسانی که مسئولیت طراحی و سازماندهی امور قانون‏ گذاری، اقتصادی، گمرکات، تبلیغات و. ایران را به عهده داشته ‏اند نیز در راستای همین ت، برای رشد مصرف گرایی در ایران بوده است. آمریکا نیز همین ت را در مورد ایران داشته است.اما توطئه علیه ملت‌های مسلمان و سایر کشورهای جهان سوم، یک ت دیرینه است که آمریکا از سال ها قبل آنرا دنبال می کرده است و طبیعتا انگلستان نیز که در ت های استعماری خود، از قرنها پیش به اجرا در آورده بود.راه موفقیت از دیدگاه سازمان سیای آمریکاآمریکایی ها در تبلیغات خود، به ویژه در رادیو آزادی، متعلق به سازمان سیا، بارها خود را دلسوز ملت ایران مطرح کرده‌اند و برای آنها اشک تمساح ریخته‌اند و خواستار موفقیت ملت ایران شده‌اند.برای آشنایی با اینکه آمریکایی‌ها چه راهی را برای کسب موفقیت، به مردم جهان اسلام نشان می‌داده‌اند، نوشته‌ای از محمد حسنین هیکل، نویسنده و رومه‏ نگار معروف مصری ذکر می‌گردد. او در زمان جمال عبدالناصر، رهبر فقید مصر، در زمان جنگ جهانی دوم، وزیر امور تبیلغات دولت او بود.هیکل، ، در کتاب خود تحت عنوان میان مطبوعات و ت» که به فارسی نیز منتشر شده است، مطلبی را به صورت پاورقی در صفحه 7 کتاب به شرح زیر نوشته است:گزارش کمیته ویژه کنگره آمریکا. در سال 1974 به ریاست سناتور چرچ تشکیل شد و وی مأمور بررسی فعالیت سازمان اطلاعات مرکزی آمریکا (سیا) بود.بخشی از آن به تأسیس مؤسسات مطبوعاتی و انتشاراتی در بسیاری از کشورهای اروپایی و جهان سوم و حتی در خود آمریکا مربوط می‏ شد. از جمله نکته ‏های قابل توجه در این گزارش این بود که مجله ریدرز دایجست» که بعداً نیز با عنوان المختار» به زبان عربی منتشر شد، در فهرست مجلاتی ذکر شده بود که سازمان اطلاعات مرکزی آمریکا به انتشار آن کمک کرد و عجب این بود که نخستین شماره عربی آن که در مصر چاپ شد به سردبیری فواد مصروف» بود. هم او بود که وی را به سال 1944 به کرمیت روزولت (عضو سیا در سفارت آمریکا در مصر) معرفی کرد. سالی که اواخر آن مجله الخبارالیوم منتشر شد و نیز المختار بعد توسط مؤسسه اخبارالیوم منتشر شد.ارزش هایی هم که المختار ترویج می‏کرد، در دو مورد قابل توجه است:- اول موفقیت بستگی به شانس دارد و بر حسب اتفاق بدست می‏آید.- دوم عدالت اجتماعی، مرهون کرم کسانی است که حاضر به دادن اعانه و نیکوکاری باشند.(4)ابعاد آلوده سازیباید بررسی کرد که سازمان سیا چه هدفی را از ترویج اعتقاد به شانس به عنوان عامل موفقیت دنبال می‏کند و چرا نزد مردم جهان سوم به تبلیغ شانسی بودن موفقیت می ‏پردازد؟و اینکه چرا به جای تشکیل یا حفظ حکومتی مردمی و خواستار عدالت و مبارزه با مفاسد و مفسدین، باید عدالت را مرهون کرم داراها دانست و کاری به این نداشت که این داراها، این دارایی‌ها را از کجا آورده‌اند؟!چرا آمریکا که در تبلیغات داخلی کشور خود، راه موفقیت را "کار، کار، کار" عنوان می‌نماید، اما در کشورهای اسلامی، آنرا به شانس ربط می‌دهد؟ قطعا هدف آمریکا تضعیف فرهنگ کار و ممانعت از موفقیت مسلمانان بوده است.راستی، آلوده سازی که به قول جرالد سگال، شیوه‌های گوناگونی دارد، از چه راه‌هایی قابل تحقق است. مصرف زدگی و تضعیف فرهنگ کار، فقط بخشی از این آلوده سازی است.گسترش مفاسد اجتماعی و اقتصادی نیز در حقیقت بخشی از آن است. یکی از طرقی که غرب برای ترویج مفاسد اقتصادی به کار می‌برد، پناه دادن به کسانی است که با ارتکاب ی و اختلاس به خارج از ایران فرار می‌کنند. احساس امنیت در صورت فرار به خارج، می‌تواند مشوق و هموار کننده گسترش مفاسد اقتصادی باشد. چرا غربی‌ها، اینقدر در مقابل جریان مبارزه با مفسدین اقتصادی برآشفته شده‌اند و در تبلیغات خود که توسط رادیوهای فارسی زبان آنها صورت می‌گیرد، در صدد خدشه وارد کردن و در حقیقت متوقف کردن مبارزه با مفسدین هستند؟اصولا چه راه‌های دیگری برای آلوده سازی وجود دارد که به قول جرالد سگال، مهمتر از مهار است.خلاصه آنکه آنچه را آمریکا در ایران خواستار آن است، آلوده سازی است. نه فقط آنچه را ما آلودگی می‌دانیم، بلکه آنها، نیز ت خود را آلودگی و "آلوده سازی" می‌دانند و آن را مکمل مهار محسوب می‌کنند.غربی ها مایلند با ایران در امور غیر استراتژیک و مصرفی تجارت نمایند اما حاضر نمی شوند در امور زیر بنایی مشارکت کنند.مراقب نیت آنها باشیم. بدانیم که تجارت با ایران در کالاهای غیراستراتژیک مکمل تحریم ها و مبتنی بر دشمنی با ملت ایران است.تجارت با آنها باید در امور استراتژیک و زیر بنایی باشد وگرنه باید مراقب فریب کاری و دشمنی آنها باشیمخداوند در آیه 1 تا 120 سوره آل عمران می‌فرماید:ای کسانی که ایمان آورده‌اید، از غیر خودتان، (دوست و) همراه مگیرید. (آنان) از هیچ نابکاری در حق شما کوتاهی نمی‌ورزند. آرزو دارند که در رنج بیفتید. دشمنی از لحن و سخنشان آشکار است؛ و آنچه را در سینه‌هاشان نهان می‌دارند، بزرگتر است. در حقیقت، ما نشانه‌های(دشمنی آنان) را برای شما بیان کردیم، اگر تعقل کنید.هان، شما کسانی هستید که آنان را دوست دارید، و (حال آنکه) آنان شما را دوست ندارند، و شما به همه کتابها(ی خدا) ایمان دارید، و چون با شما برخورد کنند، می‌گویند: "ایمان آوردیم." و چون (با هم) خلوت کنند، از شدت خشم بر شما، سر انگشتان خود را می‌گزند. بگو: "به خشم خود بمیرید" که خداوند به راز درون سینه‌ها داناست.اگر به شما خوشی رسد آنان را بد حال می‌کند؛ و اگر به شما گزندی رسد بدان شاد می‌شوند؛ و اگر صبر کنید و پرهیزگاری نمایید، نیرنگشان هیچ زیانی به شما نمی‌رساند؛ یقینا خداوند به آنچه می‌کنند احاطه دارد.پی‌نوشت‌ها:1) جرالد سگال مدیر مطالعات انستیتوى بین المللى استراتژیک لندن در هفته نامه آمریکایى نیوزویک در فروردین ماه 1377 بر مطلب مذکور تاکید کرده بود.2) رومه کیهان مورخ 1380/1/ به نقل از گزارش گروه مطالعات ریاست جمهورى انستیتو ت خارجى واشنگتن به نقل از اینترنت به آدرسwww.Washingtonninstitute.org/pubs/psg.pdf//:P3) پارسونز، آنتونى، غرور و سقوط، ترجمه منوچهر راستین، تهران، انتشارات هفته، چاپ اول 1363، صفحه 30.4) میان مطبوعات و ت، حسنین هیکل، ترجمه محمد کاظم موسایى، انتشارات شرکت الفبا، تهران، چاپ اول، زمستان 1364، صفحه 7.منبع مقاله : خبرگزاری فارس / دکتر محمد حسن قدیری ابیانهس


پس از به قدرت رسیدن باراک اوباما، تمامی ظرفیت ها و راهکارهای مواجهه ایالت متحده آمریکا با جمهوری اسلامی ایران، در یک برنامه پژوهشی و تحقیقاتی مورد بررسی قرار گرفت. نتیجه این طرح تحقیقاتی قبل از انتخابات سال 1388 انتشار یافت. این گزارش 160 صفحه ای با عنوان "کدام مسیر به سمت ایران" توسط مرکز خاور میانه ای سابان وابسته به موسسه بروکینگز، سه رویکرد را در قالب 9 سناریو مورد تجزیه و تحلیل قرار داده است. از آنجا که طرح آمریکا برای نفوذ و بازگشت به ایران مبتنی بر بررسی مذکور می باشد لذا مرور اجمالی آن برای تبیین طرح آمریکا ضروری است.رویکردها و سناریو های آمریکا برای مواجهه با ایران1. رویکرد فشار + تحریم + تهدید معتبر نظامی:این رویکرد درقالب هفت سناریو، عمدتاً راهکارهای جمهوری خواهان برای مواجهه ایالت متحده آمریکا با جمهوری اسلامی ایران را در بر می گیرد که شامل گزینه های زیر است.• سه گزینه نظامی علیه ایران (حمله رژیم صهیونیستی، تهاجم گسترده و حمله محدود آمریکا به ایران)• سه گزینه تغییر ساختار جمهوری اسلامی ایران از درون (انقلاب مخملی، شورش های قومی و مساعدت در کودتای نظامی)• یک گزینه بازدارندگی از طریق تهدیدات (ژئوپلتیک زدایی از ایران به همراه فشار اقتصادی، نظامی و روانی به ایران که از زمان ریاست جمهوری ریگان در دستور آمریکا بوده است)2- رویکرد فشار + تحریم برای تحذیر ایران:رویکرد دوم در واقع ترجمان ت چماق و هویج یا مشت آهنین در دست مخملین است. این رویکرد گزینه های به اصطلاح دیپلماتیک را در قالب دو سناریوی "اقناع" و "تعامل" مورد توجه قرار می دهد.رویکرد دوم که بیانگر نوع نگاه اکثر دموکرات های آمریکا برای مواجهه با ایران است، از مجازات و تشویق برای اقناع نمودن و تحذیر ایران استفاده می کند. در این رویکرد می بایست تعامل تاکتیکی ایالت متحده آمریکا با جمهوری اسلامی ایران از طریق هویج اشتها آور صورت پذیرد.3- رویکرد معامله بزرگ با ایران:رویکرد سوم بخش کوچکی از دموکرات ها و برخی از نظریه پردازان و استراتژیست های آمریکایی را شامل می شود که البته نگاه غالب در آمریکا به حساب نمی آید. معتقدان به این رویکرد با اذعان به این نکته که "آمریکا نمی تواند از اهمیت ایران چشم بپوشد" ، "عصر اوباما را آخرین فرصت برای آمریکا می دانند". طرفداران رویکرد معامله بزرگ با ایران، بر این باورند که باید با وسوسه کردن تهران به معامله بزرگ، تعامل راهبردی بین آمریکا و ایران برقرار کرد. اینان بر این اعتقاد هستند که به صورت "گام به گام" و یا "حجم گسترده" می توان ایران را اقناع نمود که از ت های خصمانه دست بر دارد.در این باره کنث. ام. پولاک یکی از تهیه کنندگان گزارش مرکز سابان می گوید: "چنین معامله ای موهبتی الهی برای آمریکا، اسرائیل، عربستان و سایر متحدان در منطقه و فراتر از منطقه خواهد بود."شایان ذکر است معتقدان به تعامل راهبردی با ایران، از گذشته تا به حال، از طرق مختلف، با برخی از جریان های داخلی در کشورمان مرتبط بوده و هستند. در این میان تعامل گرایان کدخدا پذیر در ایران، چشم امید به این رویکرد بسته اند.طرح آمریکا برای نفوذ و بازگشت به ایرانطرح آمریکا برای نفوذ و بازگشت به ایران یک طرح ده ساله و پنج مرحله ای است که در مراحل پایانی می بایست به تعامل راهبردی و تعیین نقش برای ایران از سوی آمریکا منتهی گردد. این طرح سه راهبرد "مهار"، "تغییر رفتار" و "تغییر ساختار" جمهوری اسلامی را در دستور کار دارد. این طرح برای نفوذ و بازگشت به ایران بعد از فتنه آمریکایی 88 و شکست آن کلید خورد. با شکست فتنه آمریکایی در ایران، کاخ سفید با چند پیامد مواجه شد:• تضعیف نیروهای غرب گرا در ایران• فزاینده شدن خشم و نفرت عمومی نسبت به آمریکا و فتنه گران غرب باور• شکست رویکرد "فشار + تحریم + تهدید معتبر" و سناریوی انقلاب مخملی برای تغییر ساختار جمهوری اسلامی ایران از درون شرایط مذکور عملاً این مجال را به معتقدان "فشار + تحریم" (رویکرد دوم نسبت به ایران) داد تا برای تحذیر ایران، طرح آمریکا برای نفوذ و بازگشت به ایران را به فاز اجرا منتقل نمایند.با رصد و تفرس این طرح، به نظر می رسد که تاکنون دو مرحله از پنج مرحله آن سپری شده است و آمریکایی ها مترصد عملیاتی کردن سه مرحله بعدی هستند که از دو مرحله قبلی بسیار مهم تر است.مرحله اول طرح نفوذ:گام اول: "پاس و آبشار"مرحله اول از طرح آمریکا برای نفوذ و بازگشت به ایران چند گام را در بر می گرفت که در گام اول که از آن می توان با عنوان "پاس و آبشار" یاد کرد، هم افزایی فتنه گران با غربی ها منجر به تصویب و اجرایی شدن تحریم های جدید و هوشمندانه علیه جمهوری اسلامی ایران گردید. اصرار فتنه گران برای قانون ستیزی و بی ثبات سازی محیط داخلی ایران، در واقع پاسی بود علیه "منافع ملی" و "امنیت ملی" به بیگانگان، که با آبشار تحریم های جدید از سوی سلطه گران هم افزا شد.گام دوم: "تضعیف اقتصاد ملی ایران"این گام آغاز عملیات فشار و تحریم برای تحذیر ایران بود که با تضعیف اقتصاد ملی ایران، تضعیف قدرت ملی، نیتی و رویگردانی اجتماعی در داخل ایران را جستجو می کرد. در این گام با کاهش ارزش پول ملی، اثر بخشی تحریم ها از طریق انتقال فشار به معیشت جامعه هدف گذاری شده بود.گام سوم: "جنگ ادراکی برای شرطی سازی افکار عمومی نسبت به تحریم ها"پس از تضعیف اقتصاد ملی و کاهش ارزش پول ملی در برابر ارزهای خارجی، گام سوم از مرحله اول نیز با جنگ ادراکی عملیاتی شد. در این گام طرف های آمریکایی و اروپایی شرطی سازی افکار عمومی نسبت به تحریم ها را در دستور کار قرار دادند. در این میان نشست های استانبول و بغداد می بایست دو تصویر متفاوت را به افکار عمومی در ایران منتقل می کرد که سازنده دو ادراک کاملاً متفاوت و متضاد از نتایج مذاکرات و تأثیر آن بر سبد معیشت جامعه باشد.• مذاکرات به ظاهر مثبت در استانبول با تأثیر مثبت بر سبد معبشت جامعه• مذاکرات به ظاهر منفی در بغداد با تأثیر منفی بر سبد معیشت جامعهدر نتیجه جنگ ادراکی در هم افزایی با تحریم های هوشمند عملاً افکار عمومی را به این انگاره نزدیک ساخت که تغییر در ت خارجی یگانه راه بهبود وضعیت معیشت است.البته تضعیف اقتصاد ملی و اثربخشی تحریم ها، مجدداً سناریوی بی ثبات سازی در محیط داخلی ایران (شورش های اجتماعی و عملیات ویژه) را به موازات طرح آمریکا برای تغییر (نفوذ و بازگشت به ایران) به گزینه های کاخ سفید اضافه نمود.گام چهارم: "انتقال غربگرایان لیبرال وسکولار از حاشیه به متن"غرب گرایان لیبرال و سکولار که در فتنه آمریکایی بصورت پاس وآبشار با غربی ها هم افزایی نمودند:در این گام سعی نمودند از پاس طرف های غربی بهره برده و با آبشار علیه گفتمان انقلاب اسلامی و دستاورد های مقاومت، از حاشیه به متن قدرت نفوذ کنند. تکنوکرات هایی که مقام معظم رهبری(مدظله العالی) در اولین روز سال 1392 و پیش از انتخابات ریاست جمهوری نسبت به نوع نگرش آن ها به تحریم ها و خطر آنها فرمودند:البته من این را بگویم ــ این را یک بار دیگر هم چند ماه قبل از این گفتم ــ که آمریکائیها اظهار خوشحالی کردند وگفتند که فلانی اعتراف کرد که تحریمها اثر گذاشته. بله، تحریمها بی اثر نبود؛ میخواهند خوشحالی کنند، بکنند. تحریمها بالاخره اثر گذاشت؛ این هم یک اشکال اساسی در خود ما است. اقتصاد ما دچار این اشکال است که وابسته‌ی به نفت است. ما باید اقتصاد خودمان را از نفت جدا کنیم؛ دولتهای ما در برنامه‌های اساسیِ خودشان این را بگنجانند. من هفده هجده سال قبل به دولتی که در آن زمان سر کار بود و به مسئولان گفتمکاری کنید که ما هر وقت اراده کردیم، بتوانیم درِ چاههای نفت را ببندیم. آقایانِ به قول خودشان "تکنوکرات" لبخند انکار زدند که مگر میشود!؟ بله، میشود؛ باید دنبال کرد، باید اقدام کرد، باید برنامه‌ریزی کرد. وقتی برنامه‌ی اقتصادی یک کشور به یک نقطه‌ی خاص متصل و وابسته باشد، دشمنان روی آن نقطه‌ی خاص تمرکز پیدا میکنند.»فرایند پاس و آبشار در این گام، نفوذ در حلقه های تئوریک وتصمیم ساز را به نفوذ در مناصب تصمیم گیر پیوند زد.رومه آمریکایی نیویورک تایمز در این ارتباط صراحتا اذعان داشت: "تلاش های کنونی برای ایجاد فشار اقتصادی برایران باید با تلاش برای حمایت از اپوزیسون داخلی همراه شود".همچنین سوزان مالونی و ری تکیه از پژوهشگران مرکز سابان با تایید بر این ت اظهار داشتند: "ت آمریکا در مقابل ایران باید تشدید فشارهای اقتصادی و تحریم مالی آن کشور، تقویت نیروهای آن ملت و تاثیر گذاری روی رقابت های درونی صاحبان قدرت آن کشور باشد".مرحله دوم طرح نفوذ:براساس رصد و تفرس اقدامات آمریکایی ها،این مرحله از طرح آمریکا برای نفوذ و بازگشت به ایران را می توان در سه گام روایت کرد:گام اول: "عملیات فریب استراتژیک"در این گام مقامات کاخ سفید با طراحی عملیات فریب استراتژیک و نشان دادن درب باغ سبز، سعی نمودند در بازیگران جدید قدرت، عطش فزاینده ای برای مذاکره ایجاد کنند. اقدامات ذیل شاهد مثال این گام است:• اعلام لغو تحریم ها در کمتر از سه ماه پس از آغاز مذاکرات توسط جان کری• ارسال پیام دیپلماتیک از سوی طرف چینی مبنی بر آزادی ده ها میلیارد دلار از دارایی های توقیف شده ایران در صورت آغاز مذاکرات• اعلام آمادگی برای 8 میلیارد دلار سوئیفت توسط دیپلمات یک کشور اروپایی، پس از آغاز مذاکراتگام دوم: "انتقال مذاکرات به کانال یک دیپلماسی"پس از طراحی عملیات فریب استراتژیک، کارگزاران طرف آمریکایی برای نفوذ و بازگشت به ایران، درصدد برآمدند تا علاوه بر انتقال مذاکرات از کانال دو به کانال یک دیپلماتیک، روند مذاکرات در این گام را به شرح ذیل مدیریت نماید:• رویکرد فشار و تحریم ایران را به پای میز مذاکره کشاند.• انجام مذاکرات فراتر از موضوع هسته ای• دوجانبه سازی مذاکرات بین آمریکا و ایران• انجام مذاکرات در همه سطوح به ویژه سطوح عالیگام سوم: "ایجاد اشتباه محاسباتی در نبرد محاسبات"در این گام ایجاد اشتباه محاسباتی در طرف ایرانی، عملاً اختیار ویژه ای را به طرف آمریکایی تقدیم خواهد نمود. این امتیازات تکالیفی را متوجه ایران خواهد ساخت که در عمل، ضریب موفقیت طرح آمریکا را در مراحل بعدی افزایش خواهد داد.در این راستا دقت در زوایای پیدا و پنهان متن برجام و قطعنامه 2231 علاوه بر اینکه تصویری از مسیر حرکت در آینده را نمایان می سازد، شمارش گل های خورده و زده طرفین در نبرد محاسبات را نیز نشان می دهد.مرحله سوم طرح نفوذ:"تحذیر از طریق اقناع"، سومین مرحله از طرح آمریکا برای نفوذ و بازگشت به ایران است. در مرحله تحذیر از طریق اقناع، ایران برای در امان ماندن از مجازات ها (بازگشت پذیری تحریم ها) و بهره مند شدن از مشوق ها (تعلیق مشروط برخی از تحریم ها) می بایست مم به حرکت در مسیر ریل گذاری شده توسط آمریکا گردد.مرحله سوم از طرح آمریکا از یک سو می خواهد جمهوری اسلامی ایران را در چارچوب "راهبرد مهار"، محدود سازد و از دیگر سو، ایران را به صورت تدریجی و عملی، در مسیر "راهبرد تغییر رفتار" قرار دهد.در این ارتباط بررسی گزارش مرکز سابان و متن برجام و قطعنامه 2231 دو موضوع فوق را به خوبی نمایان می سازد.• مسیر ریل گذاری شده برای اقناع ایران در یک مختصات چهارگانه• مین گذاری در برجام و قطعنامه 2231 برای ممانعت از خروج ایران از مسیر ریل گذاری شده.در گزارش مرکز خاورمیانه ای سابان، مسیر ریل گذاری شده برای تحذیر و اقناع ایران، بدین صورت تعیین شده است :1. امریکا تحت هیچ شرایطی نباید بپذیرد که ایران کشور برتر منطقه باشد.2. برنامه هسته ای ایران منتفی شود3. حمایت از حزب الله و حماس منتفی شود4. تغییر نقشه وضع موجود منطقه از سوی ایران کنار گذاشته شود.در واقع مختصات چهارگانه مذکور، ریل گذاری است که ایران باید خود را در آن قرار دهد. همچنین مین گذاری های صورت گرفته در برجام و قطعنامه 2231 در هم افزایی با مسیر ریل گذاری شده برای تحذیر و اقناع عملاً مختصات تحذیر را ثبیت می نماید و مانع خروج ایران از این مسیر می گردد:1. محدودیت های برنامه موشکی برای مقابله با برتری ایران در منطقه2. تحریم تسلیحاتی برای منتفی ساختن حمایت ایران از حزب الله و حماس3. بازرسی و کنترل های بی سابقه و محدودیت های زمانی آشکار و پنهان برای عقب نگه داشتن و منسوخ نمودن برنامه هسته ای ایران4. مکانیزم ماشه در برگشت پذیری تحریم ها برای کنترل رفتار منطقه ای ایران.بنابراین در مرحله سوم طرح آمریکا، اقناع و حذر داشتن ایران در چارچوب مختصات چهارگانه مورد اشاره در گزارش سابان معین و از طریق تصویب برجام و قطعنامه 2231 لازم الاجرا می گردد.مرحله چهارم طرح نفوذ:وسوسه کردن ایران به تعامل با آمریکا چهارمین مرحله از طرح آمریکا برای نفوذ و بازگشت به ایران است. در گزارش مرکز خاورمیانه ای سابان با صراحت هدف از این مرحله را این گونه بیان می کند:" تغییر رفتار ایران از طریق تعامل و تشویق"همچنین در ادامه گزارش مرکز سابان پیرامون تعامل تاکید می شود: "این رویکرد موفقیت گسترده ای در دراز مدت دارد و تغییر حکومت را به دنبال دارد."در مرحله چهارم، طراحان و کارگزاران طرح آمریکا برای نفوذ و بازگشت به ایران تغییرات زیر را از طریق جریان های غرب گرا در ایران به انتظار نشسته اند.1. تغییر در ت جمهوری اسلامی ایران2. تغییر در معادلات و آرایش ی در ایران3. تغییر در وضعیت فرهنگی و اجتماعی در ایران4. تغییر در مناسبات اقتصادی ایران و امریکادر مرحله چهارم آمریکایی ها تلاش می کنند بازی "پاس و آبشار" را با غرب گرایان جریان اسلام آمریکایی برای تغییر در ایران دنبال کنند. در این بین تغییر در دو حوزه ت خارجی و فرهنگی از الویت بیشتری برای آمریکایی ها و غرب گرایان کدخداپذیر برخوردار است.آمریکایی ها انتظار دارند در این مرحله روند تغییرات فوق، زمینه بازگشایی دفتر حافظ منافع این کشور در ایران را فراهم نموده و تدیجاً به عادی سازی روابط بین دو کشور منتهی گردد.مرحله پنجم طرح نفوذ:تعیین نقش و سهم برای ایران از سوی آمریکا پنجمین مرحله از طرح آمریکا برای نفوذ و بازگشت به ایران می باشد. از منظر آمریکایی ها، این مرحله می بایست مصادف با تغییر ساختار جمهوری اسلامی ایران و سلطه همزمان در منطقه گردد.نتیجه گیری:طرح آمریکا به ویژه مراحل سوم و چهارم، تهدیدات بسیاری جدی و مهمی را متوجه منافع ملی، امنیت ملی، اقتدار منطقه ای و از همه مهمتر"هویت دینی و انقلابی" جمهوری اسلامی ایران می نماید. در این میان به نظر می رسد عناصر استحاله شده به تحریک عوامل و حلقه های تصمیم ساز نفوذی در هماهنگی و هم افزایی با طرح آمریکا قرار گرفته اند. اشتیاق زاید الوصف بریدگان از مکتب امام (ره) و اصول و ارزش های انقلاب اسلامی برای تعامل هرچه سریعتر با آمریکا، عملاً آنان را به جریان اسلام آمریکایی مبدل ساخته است.اظهارات و مواضع اخیر این افراد در ضرورت تعامل و ارتباط با آمریکا، در آینده ای نزدیک ممکن است مخاطراتی را متوجه وحدت و انسجام ملی نماید.سخن پایانی:هدایت های روشنگرانه مقام معظم رهبری(مدظله العالی) به عنوان امام امت به بهترین وجه دست آمریکایی ها برای نفوذ را نمایان ساختند. ایشان در دیدار اعضای مجمع جهانی اهل بیت علیهم‌السلام و اتحادیه‌ی رادیو و تلویزیون‌های اسلامی در تاریخ 26/5/1394 طرح نفوذ را نشان دادند که می بایستی همه تصمیم گیران و تصمیم سازان نسبت به آن هوشیار بوده و وظیفه خود را در قبال آن انجام دهند:نقشه‌ی دوّم دشمن نفوذ است؛ میخواهند در کشورهای اسلامی و در کشورهای این منطقه، یک نفوذی به‌وجود بیاورند که تا ده‌ها سال ادامه داشته باشد. امروز آمریکا آبروی گذشته را در این منطقه ندارد؛ میخواهند این را بازسازی کنند. در کشور ما هم قصدشان همین است؛ در ایران هم نیّتشان این است. آنها به خیال خودشان، در این جریان مذاکرات هسته‌ای -این توافقی که حالا نه در اینجا هنوز تکلیفش معلوم است، نه در آمریکا؛ هم اینجا معلوم نیست که رد بشود یا قبول، هم آنجا معلوم نیست که رد بشود یا قبول- نیّت آنها این بود که از این مذاکرات و از این توافق، وسیله‌ای پیدا کنند برای نفوذ در داخل کشور. ما این راه را بستیم و این راه را به طور قاطع خواهیم بست؛ نه نفوذ اقتصادی آمریکایی‌ها را در کشورمان اجازه خواهیم داد، نه نفوذ ی آنها را، نه حضور ی آنها را، نه نفوذ فرهنگی آنها را؛ با همه‌ی توان -که این توان هم بحمدالله امروز توان زیادی است- مقابله خواهیم کرد؛ اجازه نخواهیم داد.»منبع مقاله : خبرگزاری فارس / نویسنده: دکتر رضا سراج


رونمایی از زوایای پروژه نفوذ اقتصادیبرخلاف ادعاهای لابی‌های دلالی ی - اقتصادی که مدعی هستند همواره کوشیده‌اند فقط برای بهبود زندگی مردم ایران» با تحریم‌های اروپا و آمریکا» مبارزه کنند، شواهد و مستندات بسیاری حکایت از آن دارد که دلالان مذکور هیچ گاه صرفا برای برداشته شدن تحریم‌ها تلاش نکرده‌اند، بلکه رسما به عنوان عوامل رسمی وابسته به کنگره‌ها و وزارتخانه‌های غربی، کوشیده‌اند در ظاهری ایران‌دوست» با به‌کارگیری اصول دیپلماسی عمومی»، به مهندسی جامعه ایرانی پرداخته و جهت تحریم‌ها را تغییر دهند. به طور مثال لابی نایاک وابسته به کنگره آمریکا که با مساعدت برخی عوامل نفوذی حتی تا مرحله حضور در مذاکرات ایران و 1+5» نیز صعود کرد، در گزارش از دست دادن میلیاردها دلار؛ هزینه تحریم ایران بر اقتصاد آمریکا» که با همکاری دلال نفتی مشهور ایرانی، نگارش شده، رسما می‌گوید: ما باید کاری کنیم مستقیما سپاه، مراکز علمی و دانشگاهی، بانک‌ها و موسسات مالی و مراکز دولتی همکار با نهادهای دفاعی ایران هدف تحریم‌ها قرار گیرند و مسیر برای بهره‌برداری آمریکا و اروپا از بازار ایران با حمایت از لابی‌های داخلی فراهم شود. این خطی است که رسما در متن برجام و قطعنامه 2231 قابل ردیابی است.لابی مشترک چاپندگان جهانیهدف اصلی این است که لابی اقتصادی مشترک میان ایران و اروپا و آمریکا تقویت شود و با اتکا به قدرت اقتصادی خود اصول ت خارجی» کشور را با تهدید به وارد آوردن فشار مستقیم و خردکننده به مردم، تغییر دهد. به همین جهت است که ت‌های ایجاد شفافیت اقتصادی در کشور و اجرای اصول اقتصاد مقاومتی با فشار و منفی‌بافی گروهی مشترک از رسانه‌ها و نفوذی‌ها مواجه شده و به‌رغم تعریف و تمجید دولتی‌ها حتی چند قدم در مرحله اجرا پیشرفت نداشته است.این لابی اقتصادی مشترک، هر چند در بدنه مملو از دلالان دولتی و بین‌المللی دون‌پایه است اما وجود برخی نام‌ها در رأس آن نشان از اهمیت نقش تعریف شده در عرصه ت خارجی غرب» دارد. سر ریچارد دالتون»، دیپلمات ارشد و شوالیه انگلیسی چتم هاوس، جک‌استراو» وزیر اسبق خارجه انگلیس، نورمن لامونت وزیر اسبق بازرگانی انگلیس، هوبرت ودرین وزیر پیشین خارجه فرانسه و هیلاری کلینتون و مادلین آلبرایت وزرای پیشین خارجه آمریکا، پشت‌پرده کمیته بازاریابی آمریکایی - انگلیسی نفت و گاز ایران در لندن قرار دارند و از ارتباطات مالی گسترده‌ای با لابی‌های اقتصادی دلالی مذکور برخوردارند.اقتصاد پیش‌مرگ تبه طور مثال نورمن لامونت از مدیران چند صندوق سرمایه‌گذاری انگلیسی- آمریکایی از جمله گروه بالی» به شمار می‌رود. گروه بالی از طریق علاقبند، مدیر ارشد خود، تاکنون میلیون‌ها دلار خرج کمپین انتخاباتی هیلاری کلینتون کرده است! همچنین مجموعه لامونت پیش از این بیش از 900 هزار دلار خرج پروژه آشتی ایران و آمریکا» وزارت خارجه اوباما کرده است. از طرفی گروه بالی به طور همزمان از روابط ویژه‌ای با کارگزاران غربگرای ایران برخوردار است و سهم عمده‌ای از ثروت و نفوذ خود را از صنعت نفت و گاز ایران کسب کرده است.الی گرانپایه، عضو شورای روابط خارجی اروپا می‌گوید: حضور در ایران بسیار به نفع بریتانیاست، چرا که میز ایران بدون تماس با جامعه و تمداران این کشور نمی‌تواند به وظایف خود عمل کند. جمع‌آوری اطلاعات از داخل ایران به نفع آمریکا و اسرائیل است. ما فقط در موضوع هسته‌ای جدی نیستیم و خواهان مشارکت در اقتصاد ایران هستیم و باید با سندروم استعماری دایی‌جان ناپلئون در داخل ایران مبارزه کنیم».ریچارد دالتون، سرکنسول انگلیس در اسرائیل و سفیر این کشور در تشکیلات خودگردان فلسطین که در روند به اصطلاح صلح خاورمیانه، بسیار موثر بود و در فاصله سال‌های 2003 تا 2006 سفیر انگلیس در ایران بوده، در رابطه با اهمیت برقراری ارتباط ی- اقتصادی ایران و انگلیس می‌گوید: مهم‌تر از روابط ایران و آمریکا، بازسازی اعتبار انگلیس در خاورمیانه است».او به همراه وزرای نام برده شده، از مدیران رسمی بزرگ‌ترین نشست بانک‌ها و شرکت‌های ایرانی برای جلب سرمایه‌گذاران اروپایی در لندن» بود که سال گذشته برگزار شد! کنفرانسی که وزارت خارجه انگلیس رسما ارتباط آن با دولت این کشور را تکذیب کرد و در عین حال نهاوندیان، رئیس دفتر ، پیامی حمایت‌آمیز برای دیپلمات‌های ارشد برگزارکننده آن فرستاد!هدف اصلی از برگزاری شوهای به اصطلاح جذب سرمایه‌گذار خارجی» ایران در لندن همان است که دالتون و استراو بر آن تاکید دارند. انگلیس می‌خواهد کلیددار ورود و خروج کشورها» به بازار ایران باشد و متاسفانه هم‌اکنون ایران در رسمیت‌بخشی به این تحلیل نقشی مهم و داوطلبانه ایفا می‌کند!از طرفی این شاید بزرگ‌ترین کلاهی باشد که بر سر جبهه غربگرایان ایران رفته، چرا که ابتدا حجم زیادی از منابع ملی را به عنوان باج» به آمریکایی‌ها پرداخت کردند و سپس در رویه‌ای غیرعادی اصرار به پرداخت باج مضاعف» به انگلیسی‌ها دارند! حتی در این میان برای دله‌های اروپایی نیز سهمی ویژه در نظر گرفته‌اند و حق استعمار و استثمار نیمه‌ورشکسته‌ها و ضعفای اروپایی همچون هلند، بلژیک، ایتالیا و. را هم رسمیت بخشیده‌اند!بازار ایران هدیه به ضعفای اروپا!در اقتصاد حرف اول سودآوری تصمیمات» است. اگر مبنای افزایش بی‌حساب و کتاب واردات از اروپا و آمریکا در دوره‌های مختلف به قدرت رسیدن غربگرایان در ایران، قربانی کردن اقتصاد پای ت خارجی نیست، پس چطور آقایان آمارهای ذیل را توجیه می‌کنند؟!براساس آمار رسمی گمرک جمهوری اسلامی ایران در 5 ماه نخست 94، محصولات اساسی کشاورزی همچنان در صدر کالاهای وارداتی قرار دارند و 5 کالای ذرت دامی» به قیمت ۵۲۸ میلیون دلار، برنج» به قیمت ۳۵۴ میلیون دلار، کنجاله سویا» به قیمت ۳۳۸ میلیون دلار، دانه سویا» به قیمت ۳۲۷ میلیون دلار و گندم» به قیمت ۲۹۱ میلیون دلار عمده محصولات وارداتی کشور در این مدت به شمار می‌روند. اما نکته قابل توجه مبادی وارداتی عمده محصولات اساسی کشور است. محصولات اساسی مذکور در حالی از هلند، سوییس، انگلستان، آلمان، ایتالیا و. وارد شده‌اند که امکان خریداری آنها از کشورهای منطقه و همسایه چون قزاقستان و روسیه با قیمت پایین‌تر به علت هزینه حمل‌ونقل کمتر وجود دارد. این مساله صریحا خلاف بند دوازدهم ت‌های کلی اقتصاد مقاومتی است که در آن اشاره شده است: افزایش قدرت مقاومت و کاهش آسیب‌پذیری اقتصاد کشور از طریق توسعه پیوندهای راهبردی و گسترش همکاری و مشارکت با کشورهای منطقه و جهان بویژه همسایگان».استقلال و ت خارجی وابستهبه همین جهت است که مضرات یک ت خارجی غیر مستقل که به جز حراج منابع و منافع ملی، برنامه دیگری برای برقراری ارتباط با دنیا ندارد، حتی می‌تواند به علت تیز کردن دندان طمع کشورهایی که از منظر رتبه قدرت در موضع ضعیف‌تری از دولت هدف قرار دارند، از مقابله با جنگ مستقیم» نیز خطرناک‌تر باشد، چرا که تهدید به جنگ» ذاتا کشورهای اروپایی را به علت قرار گرفتن در موقعیت اقتصادی و ی پایین‌تر و وابستگی به منابع انرژی خاورمیانه، از طمع‌ورزی منصرف می‌کند و به عبارتی دست خالی آنها را در استعمارورزی بی‌پشتوانه قدرت، به نمایش می‌گذارد اما وادادگی در عرصه ت خارجی باج‌خواهی» را به حق عمومی» همه اعضای کلوب تبدیل کرده و صف باج‌خواهان را طولانی و طولانی‌تر می‌کند!علاوه بر آن با در پیش گرفتن چنین تی، رونق اقتصادی که هیچ؛ باید انتظار ادامه روند ورشکستگی تولیدکنندگان داخلی و تحلیل رفتن زیرساخت‌های پرهزینه و گران‌قیمت ایرانی را داشته باشیم که به واسطه کاهش تولید، به تدریج از دور خارج می‌شوند. جالب اینجاست که در عین حال شعار می‌دهند هدف از معامله منافع ملی در حوزه هسته‌ای»، جذب سرمایه‌گذار خارجی و فروش بیشتر نفت و گاز است در حالی که منابع نفت و گاز را هم همچون هسته‌ای و سایر زیرساخت‌های اقتصادی پیش‌تر در زد و بند با دیپلمات‌های عالیرتبه و دلالان دون‌پایه، پیش‌فروش کرده و خرج ت خارجی پرهزینه و کم‌بازده غیربومی کرده‌اند.بورس و بازار بیماربا درک اصول ت خارجی غربگرایان ایرانی، تحلیل وضعیت اقتصادی غیرقابل دفاع کشور در شرایط به اصطلاح پسا‌تحریم» در بورس و بازار، کار چندان مشکلی نیست. آنها نه زبان بین‌الملل» را بهتر از قبلی‌ها می‌شناسند و نه بر خلاف قمپزهای گزاف، بهره‌هوشی ویژه‌ای در حوزه ت دارند! تنها مزیت نسبی تمداران غربگرای ایران به دیگران، به رسمیت شناختن حق باج‌خواهی» و استثمار» غرب است!برد این اقلیت پر هزینه در انکار منابع و منافع قدرت ملی و تضعیف ساختارهای ابرقدرتی کشور همچون سپاه و ارتش و تولیدکنندگان داخلی و کارشکنی در برابر ت‌های بومی قدرت‌آفرین همچون اقتصاد مقاومتی» است. معامله با دشمن و پرداخت حق دلالی» به همه رابطان دون‌پایه، با هدف تثبیت قدرالسهم استثماری بیگانه در حوزه منافع ملی به منظور کسب حمایت خارجی برای تضمین دوام ی» از ت‌های رسمی این تمداران بی‌وطن» است. حال حساب کنید در چنین شرایطی کلاه وطن» و ملی‌گرایان» و حامیان استقلال کشور کجای معرکه است! درک این مار و پله خطرناک و کشف چنین پازل هولناکی بهترین مسیر برای رمزگشایی از مفاد برجام و نقش جک استراو در کنفرانس بازاریابی برای صنعت نفت و گاز ایران در لندن است!منبع مقاله/ نویسنده: مجتبی اصغری رونمایی از زوایای پروژه نفوذ اقتصادی


نفوذ آمریکا در دوران پسابرجام مقوله‌ای است که با هشدار امام ‌ای به سر تیتر بولتن‌ها و میز خطابه‌ها آمد حال آنکه این نفوذ، به نوعی قبلاً تحقق یافته بود و همه می‌دانند که فتنه سال ۸۸ حاصل این نفوذ بود.حتی این نفوذ را در دوران دولت اصلاحات می‌توان بیشتر مشاهده کرد؛ آنجا که سکولارها از توهین به خدا، قرآن، اهل‌بیت، ولایت‌فقیه، شورای نگهبان، سپاه، بسیج و حجاب ابایی نداشتند و فضای دانشگاه‌ها را متشنج کردند و غائله ۷۸ را سبب شدند.در آن زمان نفوذ، آن‌قدر شدید شد که امام ‌ای درباره آن‌ها فرمود: آن‌ها حتی از اربابان خارجی خودشان هم جلوتر حرکت می‌کنند.اگر اکنون بحث از نفوذ پسابرجام است به خاطر آن است که آن دوران سیاه تکرار نشود و یا در قالب بزک شده و تغییر شکل یافته‌ای، عموم جامعه را آلوده و بیمار نکند و ذائقه دینی و انقلابی تغییر نیابد زیرا در دوران اصلاحات، عموم جامعه آلوده نشد و نشانه آن، رو گرفتن مردم از شعارهای اصلاحات در انتخابات ۸۴ و ۸۸ است.از طرفی در دو مطلب تردید و اختلافی نیست:1- نفوذ خارجی بدون وجود افراد غرب‌زده داخلی امکان‌پذیر نیست و به اصطلاح فلسفی باید مقتضی موجود باشد.2- این افراد هم اکنون به‌صورت بقایای اصلاح‌طلبان افراطی و طرفداران فتنه ۷۸/۸۸و پشیمان شدگان از انقلاب در کشور وجود دارند هرچند بسیار قلیل و ضعیف و دچار یأس و ناامیدی و افسردگی ی و خودخوری هستند.آنچه اکنون می‌خواهم به آن اشاره کنم کیفیت نفوذ کابوهای آمریکایی و کیفیت تأثیر پیاده نظام داخلی آن‌ها در جامعه نیست که آن بسیار مفصل است بلکه می‌خواهم به تفکر غرب‌زده‌های داخلی که روزنه نفوذ هستند اشاره کنم:شاید برای کسی چنین سؤالی پیش بیاید که این غرب‌زده‌ها چگونه با علم به دشمنی آمریکا، سعی در بزک کردن این شیطان دارند و مرتب بر استقلال و انقلاب و نیروهای مؤمن و سپاه می‌تازند؟خب با چه هدفی و به چه امیدی؟ منافع آنان چیست؟ این منافع چه وقت تأمین می‌شوند؟ چه وقت به هدف و آرزوی خود می‌رسند؟ آیا اینان از نفوذ آمریکا و در پی آن فتنه و هرج‌ومرج و ناامنی و آنگاه حمله نظامی امریکا به کشور نمی‌ترسند؟جواب بسیار ساده است در واقعه تاریخی جنگ احزاب خیانت بنی قریظه معروف است که قرآن در سوره انفال (۵۶/۵۷) به آن اشاره می‌نماید؛ همچنین قرآن در اوایل سوره شریفه بقره آیاتی بسیار دقیق دارد.از جمله:- وَإذا قِیلَ لَهُمْ لاَ تُفْسِدُواْ فِی الأَرْضِ قَالُواْ إِنَّمَا نَحْنُ مُصْلِحُونَ- أَلا إِنَّهُمْ هُمُ الْمُفْسِدُونَ وَلَـکن لاَّ یشْعُرُونَ- وَإِذَا قِیلَ لَهُمْ آمِنُواْ کمَا آمَنَ النَّاسُ قَالُواْ أَنُؤْمِنُ کمَا آمَنَ السُّفَهَاء أَلا إِنَّهُمْ هُمُ السُّفَهَاء وَلَـکن لاَّ یعْلَمُونَ- وَإِذَا لَقُواْ الَّذِینَ آمَنُواْ قَالُواْ آمَنَّا وَإِذَا خَلَوْاْ إِلَی شَیاطِینِهِمْ قَالُواْ إِنَّا مَعَکمْ إِنَّمَا نَحْنُ مُسْتَهْزِؤُونَآیات قران به صراحت از مدعیان اصلاحات پرده برمی‌دارد که فاسد کننده جامعه هستند و وقتی به آن‌ها گفته می‌شود که فساد نکنید، می‌گویند ما دنبال اصلاح هستیم. آن‌ها در جمع مؤمنین خود را از آن‌ها معرفی می‌کنند اما مخفیانه و در نزد شیطان، مؤمنین را تمسخر می‌کنند و به شیطان میگویند که ما با شما هستیم؛ اینان نه تنها از حمله آمریکا به ایران هراسی ندارند بلکه خوشحال هم هستند و حتی کدهایی به آمریکا می‌فرستند که در فلان نقطه و مسئله نقطه ضعف داریم.دلیل واضح است:آن‌ها با حمله به مقدسات و انقلاب و ایجاد زمینه نفوذ و حمله، می‌خواهند در دوران پساحمله، مزد خوش‌رقصی خود را از دست شیطان بگیرند و به‌عنوان دست‌نشانده آمریکا، خود به حکومت برسند. آن‌ها در صورت حمله نه به جبهه می‌روند و نه آسیب خواهند دید لذا به چه علت باید نگران نفوذ و حمله آمریکا باشند؟ اتفاقاً آن‌ها برای حمله روزشماری می‌کنند تا از وضع فلاکت‌بار امروزشان که منفور جامعه هستند خلاص شوند.آن‌ها به خوبی می‌دانند که آمریکا پس از اشغال یک کشور، نمی‌تواند خود بر آن کشور حکومت کند بلکه نیاز به یک دست‌نشانده‌ای از ملیت همان کشور اشغال‌شده دارد. آمریکا حتی در عراق نیز فقط برای مدت کوتاهی از یک حاکم محلی آمریکایی استفاده کرد.گفتار آن‌ها به آمریکا قالوا انا معکم» است و در این راه در حال مسابقه با سلطنت‌طلبان خارج نشین هستند که مبادا اپوزیسیون خارجی از آن‌ها جلو بزند و بیش از آن‌ها، خود را در دل شیطان جای دهد؛ توصیه ما به وطن‌فروشان و غرب‌زده‌های داخلی آن است که یا از سرنوشت شمر و عمر و شبث عبرت بگیرند و احتمال بدهند حتی در صورت دامن زدن به بدترین خیانت، آمریکایی‌ها آن‌ها را جواب کنند.یا اینکه دست از نفاق بردارند و به صراحت موضع خود را شفاف کنند و اگر هم ترس از قانون دارند باید هزینه آن را بپردازند و خون بدهند یا مانند رفقایشان چادر به سر مخفیانه از مرز خارج شوند تا حداقل به آن‌ها یک اتاق ۱۰ متری برای بدگویی علیه نظام مقدس جمهوری اسلامی ایران، جایزه بدهند.چه اینکه ما حاضریم در راه بستن راه نفوذ و حمله، خون بدهیم و جواب خون فقط خون است وگرنه خود را بیش از این خسته نکنند و به دو مقاله و تریبون و رقاص و بی حجاب دخیل نبندند که نظام اسلامی با این بادها تکان نمی‌خورد.و چه خوش گفت حافظ مرز ادب فارسی این مملکت:ای مگس عرصه سیمرغ نه جولانگه توست عرض خود می‌بری و زحمت ما می‌داریناگفته پیداست که روی سخن ما با ساده اندی‌شان و سهل اندی‌شانی نیست که در هشدار اخیر رهبر معظم انقلاب به آن‌ها اشاره شد زیرا سهل اندی‌شان چه بسا حقیقت دشمنی و عمق خطر نفوذ را درک نکنند و از روی غفلت و جهالت، دچار خطای محاسباتی می‌رونداینان حتی در صورت کسب قدرت کامل در کشور، حاضرند ولی‌فقیه و مراجع معظم تقلید را هرچند در حد مقام پاپ نما و تشریفاتی، بپذیرند و به مراسم مذهبی هم کمک‌هایی کنند و حجاب را در سطح یک دستمال ۱۰ سانتی بر سر ن قبول کنند اما منافقان داخلی با اصل ولایت‌فقیه نیز مخالف‌اند و تا مرز پذیرش قانون همجنس‌بازی نیز پیش خواهند رفت.نویسنده: ناصر اکبری/مشرقچرا اصلاح‌طلبان بهترین ابزار برای نفوذ آمریکایی هستند؟


نفوذ آمریکا در دوران پسابرجام مقوله‌ای است که با هشدار امام ‌ای به سر تیتر بولتن‌ها و میز خطابه‌ها آمد حال آنکه این نفوذ، به نوعی قبلاً تحقق یافته بود و همه می‌دانند که فتنه سال ۸۸ حاصل این نفوذ بود.حتی این نفوذ را در دوران دولت اصلاحات می‌توان بیشتر مشاهده کرد؛ آنجا که سکولارها از توهین به خدا، قرآن، اهل‌بیت، ولایت‌فقیه، شورای نگهبان، سپاه، بسیج و حجاب ابایی نداشتند و فضای دانشگاه‌ها را متشنج کردند و غائله ۷۸ را سبب شدند.در آن زمان نفوذ، آن‌قدر شدید شد که امام ‌ای درباره آن‌ها فرمود: آن‌ها حتی از اربابان خارجی خودشان هم جلوتر حرکت می‌کنند.اگر اکنون بحث از نفوذ پسابرجام است به خاطر آن است که آن دوران سیاه تکرار نشود و یا در قالب بزک شده و تغییر شکل یافته‌ای، عموم جامعه را آلوده و بیمار نکند و ذائقه دینی و انقلابی تغییر نیابد زیرا در دوران اصلاحات، عموم جامعه آلوده نشد و نشانه آن، رو گرفتن مردم از شعارهای اصلاحات در انتخابات ۸۴ و ۸۸ است.از طرفی در دو مطلب تردید و اختلافی نیست:1- نفوذ خارجی بدون وجود افراد غرب‌زده داخلی امکان‌پذیر نیست و به اصطلاح فلسفی باید مقتضی موجود باشد.2- این افراد هم اکنون به‌صورت بقایای اصلاح‌طلبان افراطی و طرفداران فتنه ۷۸/۸۸و پشیمان شدگان از انقلاب در کشور وجود دارند هرچند بسیار قلیل و ضعیف و دچار یأس و ناامیدی و افسردگی ی و خودخوری هستند.آنچه اکنون می‌خواهم به آن اشاره کنم کیفیت نفوذ کابوهای آمریکایی و کیفیت تأثیر پیاده نظام داخلی آن‌ها در جامعه نیست که آن بسیار مفصل است بلکه می‌خواهم به تفکر غرب‌زده‌های داخلی که روزنه نفوذ هستند اشاره کنم:شاید برای کسی چنین سؤالی پیش بیاید که این غرب‌زده‌ها چگونه با علم به دشمنی آمریکا، سعی در بزک کردن این شیطان دارند و مرتب بر استقلال و انقلاب و نیروهای مؤمن و سپاه می‌تازند؟خب با چه هدفی و به چه امیدی؟ منافع آنان چیست؟ این منافع چه وقت تأمین می‌شوند؟ چه وقت به هدف و آرزوی خود می‌رسند؟ آیا اینان از نفوذ آمریکا و در پی آن فتنه و هرج‌ومرج و ناامنی و آنگاه حمله نظامی امریکا به کشور نمی‌ترسند؟جواب بسیار ساده است در واقعه تاریخی جنگ احزاب خیانت بنی قریظه معروف است که قرآن در سوره انفال (۵۶/۵۷) به آن اشاره می‌نماید؛ همچنین قرآن در اوایل سوره شریفه بقره آیاتی بسیار دقیق دارد.از جمله:- وَإذا قِیلَ لَهُمْ لاَ تُفْسِدُواْ فِی الأَرْضِ قَالُواْ إِنَّمَا نَحْنُ مُصْلِحُونَ- أَلا إِنَّهُمْ هُمُ الْمُفْسِدُونَ وَلَـکن لاَّ یشْعُرُونَ- وَإِذَا قِیلَ لَهُمْ آمِنُواْ کمَا آمَنَ النَّاسُ قَالُواْ أَنُؤْمِنُ کمَا آمَنَ السُّفَهَاء أَلا إِنَّهُمْ هُمُ السُّفَهَاء وَلَـکن لاَّ یعْلَمُونَ- وَإِذَا لَقُواْ الَّذِینَ آمَنُواْ قَالُواْ آمَنَّا وَإِذَا خَلَوْاْ إِلَی شَیاطِینِهِمْ قَالُواْ إِنَّا مَعَکمْ إِنَّمَا نَحْنُ مُسْتَهْزِؤُونَآیات قران به صراحت از مدعیان اصلاحات پرده برمی‌دارد که فاسد کننده جامعه هستند و وقتی به آن‌ها گفته می‌شود که فساد نکنید، می‌گویند ما دنبال اصلاح هستیم. آن‌ها در جمع مؤمنین خود را از آن‌ها معرفی می‌کنند اما مخفیانه و در نزد شیطان، مؤمنین را تمسخر می‌کنند و به شیطان میگویند که ما با شما هستیم؛ اینان نه تنها از حمله آمریکا به ایران هراسی ندارند بلکه خوشحال هم هستند و حتی کدهایی به آمریکا می‌فرستند که در فلان نقطه و مسئله نقطه ضعف داریم.دلیل واضح است:آن‌ها با حمله به مقدسات و انقلاب و ایجاد زمینه نفوذ و حمله، می‌خواهند در دوران پساحمله، مزد خوش‌رقصی خود را از دست شیطان بگیرند و به‌عنوان دست‌نشانده آمریکا، خود به حکومت برسند. آن‌ها در صورت حمله نه به جبهه می‌روند و نه آسیب خواهند دید لذا به چه علت باید نگران نفوذ و حمله آمریکا باشند؟ اتفاقاً آن‌ها برای حمله روزشماری می‌کنند تا از وضع فلاکت‌بار امروزشان که منفور جامعه هستند خلاص شوند.آن‌ها به خوبی می‌دانند که آمریکا پس از اشغال یک کشور، نمی‌تواند خود بر آن کشور حکومت کند بلکه نیاز به یک دست‌نشانده‌ای از ملیت همان کشور اشغال‌شده دارد. آمریکا حتی در عراق نیز فقط برای مدت کوتاهی از یک حاکم محلی آمریکایی استفاده کرد.گفتار آن‌ها به آمریکا قالوا انا معکم» است و در این راه در حال مسابقه با سلطنت‌طلبان خارج نشین هستند که مبادا اپوزیسیون خارجی از آن‌ها جلو بزند و بیش از آن‌ها، خود را در دل شیطان جای دهد؛ توصیه ما به وطن‌فروشان و غرب‌زده‌های داخلی آن است که یا از سرنوشت شمر و عمر و شبث عبرت بگیرند و احتمال بدهند حتی در صورت دامن زدن به بدترین خیانت، آمریکایی‌ها آن‌ها را جواب کنند.یا اینکه دست از نفاق بردارند و به صراحت موضع خود را شفاف کنند و اگر هم ترس از قانون دارند باید هزینه آن را بپردازند و خون بدهند یا مانند رفقایشان چادر به سر مخفیانه از مرز خارج شوند تا حداقل به آن‌ها یک اتاق ۱۰ متری برای بدگویی علیه نظام مقدس جمهوری اسلامی ایران، جایزه بدهند.چه اینکه ما حاضریم در راه بستن راه نفوذ و حمله، خون بدهیم و جواب خون فقط خون است وگرنه خود را بیش از این خسته نکنند و به دو مقاله و تریبون و رقاص و بی حجاب دخیل نبندند که نظام اسلامی با این بادها تکان نمی‌خورد.و چه خوش گفت حافظ مرز ادب فارسی این مملکت:ای مگس عرصه سیمرغ نه جولانگه توست عرض خود می‌بری و زحمت ما می‌داریناگفته پیداست که روی سخن ما با ساده اندی‌شان و سهل اندی‌شانی نیست که در هشدار اخیر رهبر معظم انقلاب به آن‌ها اشاره شد زیرا سهل اندی‌شان چه بسا حقیقت دشمنی و عمق خطر نفوذ را درک نکنند و از روی غفلت و جهالت، دچار خطای محاسباتی می‌رونداینان حتی در صورت کسب قدرت کامل در کشور، حاضرند ولی‌فقیه و مراجع معظم تقلید را هرچند در حد مقام پاپ نما و تشریفاتی، بپذیرند و به مراسم مذهبی هم کمک‌هایی کنند و حجاب را در سطح یک دستمال ۱۰ سانتی بر سر ن قبول کنند اما منافقان داخلی با اصل ولایت‌فقیه نیز مخالف‌اند و تا مرز پذیرش قانون همجنس‌بازی نیز پیش خواهند رفت.نویسنده: ناصر اکبری/مشرقچرا اصلاح‌طلبان بهترین ابزار برای نفوذ آمریکایی هستند؟


هیات های تجاری و اقتصادی غربی پی در پی، به ایران سفر می کنند و آمادگی خود را برای گسترش روابط اقتصادی با ایران آعلام می کنند. این وضعیت قابل تأمل و بررسی است. آنها چه اهدافی را در ایران دنبال می نمایند؟آلوده سازی مهمتر از مهارجرالد سگال مدیر مطالعات انستیتو بین‏ المللی استراتژیک لندن که در هفته نامه آمریکایی نیوزویک در فروردین ماه 1377 منتشر شده است، عمق ت غرب در قبال ایران را نشان می‌دهد. وی می‏گوید:" . غرب باید به شیوه‏ای که کمونیسم را مهار و آلوده کرد با سایر دشمنان خود عمل کند آلوده سازی، شیوه‏ های فراوانی دارد که تجارت با دشمن و از راههای اصلی آلوده‏ سازی جوامع است اکنون نیز باید یک استراتژی دوگانه مهار و آلوده ‏سازی در دستور کار باشد. مهار کافی نیست و آلوده ‏سازی مهمتر است. . خوشبختانه آلوده‏ سازی شیوه‏ های فراوانی دارد که تجارت با دشمن (در کالاهای غیر استراتژیک) و از جمله آنهاست ."(1)همچنین انستیتو ت خاورمیانه واشنگتن، نتیجه مطالعات سال 2000 خود را منتشر نمود و در آن تأکید کرد که:" . صادرات کالاهای مصرفی به ایران باید از سر گرفته شود، این کار باعث کم شدن ارز خارجی موجود در ایران خواهد شد ."(2)ممکن است تصور شود که ت‌های فوق مربوط به دشمنی غرب با ایران در نظام جمهوری اسلامی ایران است. اسناد و مدارک نشانگر آن است که غرب اصولا با ملل مسلمان خصومت داشته است و ت خویش علیه مسلمان را حتی در زمان رژیم‌های دست نشانده نیز دنبال می‌کرده و اصولا برای اعمال همین ت‌ها بوده است که با کودتا و هزار ترفند و توطئه دیگر، رژیم‌های مزدوری را بر کشورها حاکم می‌کرده است.تلاش انگلیس برای ترویج فرهنگ مصرف گراییفرهنگ مصرف زدگی و تجمل گرایی در جامعه که بسیار گسترده است، در ادارات نیز نمود می‏ یابد. مصرف های بی‏ رویه در ادارات، تجمل گرایی‌ها و تغییر مکرر دکوراسیون‏ ها، نشأت گرفته از این فرهنگ غلط جاری است.آنتونی پارسونز آخرین سفیر انگلیس در رژیم شاه که پس از 5 سال سفارت و فقط 5 روز قبل از فرار شاه از کشور، ایران را ترک کرد در کتاب خود تحت عنوان غرور و سقوط، متن اظهاراتش را در سال 1974 میلادی (1352 شمسی) خطاب به بازرگانان انگلیس و کسانی که دست اندر کار تجارت و معامله با ایران بودند، چنین به رشته تحریر در آورده است:" نخستین کاری که اینجا می‏ کنید این است که تا می ‏توانید کالاهایتان را بفروشید و فقط در صورتی سرمایه ‏گذاری کنید که برای فروش کالایتان چاره ‏ای جز این کار نداشته باشید. اما اگر مجبور باشید در اینجا سرمایه ‏گذاری کنید به میزان حداقل ممکن، سرمایه‏ گذاری کنید و صنایعی را انتخاب کنید که قطعات و لوازم آن از انگلستان وارد شود، مانند صنایع مونتاژ که در واقع سوار کردن قطعات صادراتی انگلیسی در ایران است. در این محدوده و با توجه به این نکات، من معتقدم که ایران، یکی از بهترین بازارهایی است که شما می‏توانید برای مصرف کالاهای خود در جهان سوم پیدا کنید."(3)اظهارات سفیر انگلیس که در اوج روابط حسنه انگلیس با رژیم شاه بیان شده، نشان دهنده ماهیت ت انگلیس نسبت به ایران و سایر ملل جهان سوم می‏باشد. مسلماً توصیه مقام‌های انگلیسی به کسانی که مسئولیت طراحی و سازماندهی امور قانون‏ گذاری، اقتصادی، گمرکات، تبلیغات و. ایران را به عهده داشته ‏اند نیز در راستای همین ت، برای رشد مصرف گرایی در ایران بوده است. آمریکا نیز همین ت را در مورد ایران داشته است.اما توطئه علیه ملت‌های مسلمان و سایر کشورهای جهان سوم، یک ت دیرینه است که آمریکا از سال ها قبل آنرا دنبال می کرده است و طبیعتا انگلستان نیز که در ت های استعماری خود، از قرنها پیش به اجرا در آورده بود.راه موفقیت از دیدگاه سازمان سیای آمریکاآمریکایی ها در تبلیغات خود، به ویژه در رادیو آزادی، متعلق به سازمان سیا، بارها خود را دلسوز ملت ایران مطرح کرده‌اند و برای آنها اشک تمساح ریخته‌اند و خواستار موفقیت ملت ایران شده‌اند.برای آشنایی با اینکه آمریکایی‌ها چه راهی را برای کسب موفقیت، به مردم جهان اسلام نشان می‌داده‌اند، نوشته‌ای از محمد حسنین هیکل، نویسنده و رومه‏ نگار معروف مصری ذکر می‌گردد. او در زمان جمال عبدالناصر، رهبر فقید مصر، در زمان جنگ جهانی دوم، وزیر امور تبیلغات دولت او بود.هیکل، ، در کتاب خود تحت عنوان میان مطبوعات و ت» که به فارسی نیز منتشر شده است، مطلبی را به صورت پاورقی در صفحه 7 کتاب به شرح زیر نوشته است:گزارش کمیته ویژه کنگره آمریکا. در سال 1974 به ریاست سناتور چرچ تشکیل شد و وی مأمور بررسی فعالیت سازمان اطلاعات مرکزی آمریکا (سیا) بود.بخشی از آن به تأسیس مؤسسات مطبوعاتی و انتشاراتی در بسیاری از کشورهای اروپایی و جهان سوم و حتی در خود آمریکا مربوط می‏ شد. از جمله نکته ‏های قابل توجه در این گزارش این بود که مجله ریدرز دایجست» که بعداً نیز با عنوان المختار» به زبان عربی منتشر شد، در فهرست مجلاتی ذکر شده بود که سازمان اطلاعات مرکزی آمریکا به انتشار آن کمک کرد و عجب این بود که نخستین شماره عربی آن که در مصر چاپ شد به سردبیری فواد مصروف» بود. هم او بود که وی را به سال 1944 به کرمیت روزولت (عضو سیا در سفارت آمریکا در مصر) معرفی کرد. سالی که اواخر آن مجله الخبارالیوم منتشر شد و نیز المختار بعد توسط مؤسسه اخبارالیوم منتشر شد.ارزش هایی هم که المختار ترویج می‏کرد، در دو مورد قابل توجه است:- اول موفقیت بستگی به شانس دارد و بر حسب اتفاق بدست می‏آید.- دوم عدالت اجتماعی، مرهون کرم کسانی است که حاضر به دادن اعانه و نیکوکاری باشند.(4)ابعاد آلوده سازیباید بررسی کرد که سازمان سیا چه هدفی را از ترویج اعتقاد به شانس به عنوان عامل موفقیت دنبال می‏کند و چرا نزد مردم جهان سوم به تبلیغ شانسی بودن موفقیت می ‏پردازد؟و اینکه چرا به جای تشکیل یا حفظ حکومتی مردمی و خواستار عدالت و مبارزه با مفاسد و مفسدین، باید عدالت را مرهون کرم داراها دانست و کاری به این نداشت که این داراها، این دارایی‌ها را از کجا آورده‌اند؟!چرا آمریکا که در تبلیغات داخلی کشور خود، راه موفقیت را "کار، کار، کار" عنوان می‌نماید، اما در کشورهای اسلامی، آنرا به شانس ربط می‌دهد؟ قطعا هدف آمریکا تضعیف فرهنگ کار و ممانعت از موفقیت مسلمانان بوده است.راستی، آلوده سازی که به قول جرالد سگال، شیوه‌های گوناگونی دارد، از چه راه‌هایی قابل تحقق است. مصرف زدگی و تضعیف فرهنگ کار، فقط بخشی از این آلوده سازی است.گسترش مفاسد اجتماعی و اقتصادی نیز در حقیقت بخشی از آن است. یکی از طرقی که غرب برای ترویج مفاسد اقتصادی به کار می‌برد، پناه دادن به کسانی است که با ارتکاب ی و اختلاس به خارج از ایران فرار می‌کنند. احساس امنیت در صورت فرار به خارج، می‌تواند مشوق و هموار کننده گسترش مفاسد اقتصادی باشد. چرا غربی‌ها، اینقدر در مقابل جریان مبارزه با مفسدین اقتصادی برآشفته شده‌اند و در تبلیغات خود که توسط رادیوهای فارسی زبان آنها صورت می‌گیرد، در صدد خدشه وارد کردن و در حقیقت متوقف کردن مبارزه با مفسدین هستند؟اصولا چه راه‌های دیگری برای آلوده سازی وجود دارد که به قول جرالد سگال، مهمتر از مهار است.خلاصه آنکه آنچه را آمریکا در ایران خواستار آن است، آلوده سازی است. نه فقط آنچه را ما آلودگی می‌دانیم، بلکه آنها، نیز ت خود را آلودگی و "آلوده سازی" می‌دانند و آن را مکمل مهار محسوب می‌کنند.غربی ها مایلند با ایران در امور غیر استراتژیک و مصرفی تجارت نمایند اما حاضر نمی شوند در امور زیر بنایی مشارکت کنند.مراقب نیت آنها باشیم. بدانیم که تجارت با ایران در کالاهای غیراستراتژیک مکمل تحریم ها و مبتنی بر دشمنی با ملت ایران است.تجارت با آنها باید در امور استراتژیک و زیر بنایی باشد وگرنه باید مراقب فریب کاری و دشمنی آنها باشیمخداوند در آیه 1 تا 120 سوره آل عمران می‌فرماید:ای کسانی که ایمان آورده‌اید، از غیر خودتان، (دوست و) همراه مگیرید. (آنان) از هیچ نابکاری در حق شما کوتاهی نمی‌ورزند. آرزو دارند که در رنج بیفتید. دشمنی از لحن و سخنشان آشکار است؛ و آنچه را در سینه‌هاشان نهان می‌دارند، بزرگتر است. در حقیقت، ما نشانه‌های(دشمنی آنان) را برای شما بیان کردیم، اگر تعقل کنید.هان، شما کسانی هستید که آنان را دوست دارید، و (حال آنکه) آنان شما را دوست ندارند، و شما به همه کتابها(ی خدا) ایمان دارید، و چون با شما برخورد کنند، می‌گویند: "ایمان آوردیم." و چون (با هم) خلوت کنند، از شدت خشم بر شما، سر انگشتان خود را می‌گزند. بگو: "به خشم خود بمیرید" که خداوند به راز درون سینه‌ها داناست.اگر به شما خوشی رسد آنان را بد حال می‌کند؛ و اگر به شما گزندی رسد بدان شاد می‌شوند؛ و اگر صبر کنید و پرهیزگاری نمایید، نیرنگشان هیچ زیانی به شما نمی‌رساند؛ یقینا خداوند به آنچه می‌کنند احاطه دارد.پی‌نوشت‌ها:1) جرالد سگال مدیر مطالعات انستیتوى بین المللى استراتژیک لندن در هفته نامه آمریکایى نیوزویک در فروردین ماه 1377 بر مطلب مذکور تاکید کرده بود.2) رومه کیهان مورخ 1380/1/ به نقل از گزارش گروه مطالعات ریاست جمهورى انستیتو ت خارجى واشنگتن به نقل از اینترنت به آدرسwww.Washingtonninstitute.org/pubs/psg.pdf//:P3) پارسونز، آنتونى، غرور و سقوط، ترجمه منوچهر راستین، تهران، انتشارات هفته، چاپ اول 1363، صفحه 30.4) میان مطبوعات و ت، حسنین هیکل، ترجمه محمد کاظم موسایى، انتشارات شرکت الفبا، تهران، چاپ اول، زمستان 1364، صفحه 7.منبع مقاله : خبرگزاری فارس / دکتر محمد حسن قدیری ابیانهس


شایعه استعمارگراناسلام را به مردم معرفى کنید تا نسل جوان تصور نکند که ها در گوشه نجف یا قم دارند احکام حیض و نفاس مى‏خوانند و کارى به ت ندارند و باید دیانت از ت جدا باشد. این را که دیانت باید از ت جدا باشد و علماى اسلام در امور اجتماعى و ى دخالت نکنند، استعمارگران گفته و شایع کرده‏اند. این را بى‏دین ها مى‏گویند. مگر زمان پیغمبر اکرم (ص) ت از دیانت جدا بود؟ مگر در آن دوره عده‏اى روحانى بودند و عده دیگر تمدار و زمامدار؟ مگر زمان خلفاى حق یا ناحق، زمان خلافت حضرت امیر علیه السلام ت از دیانت جدا بود؟ دو دستگاه بود؟ این حرف ها را استعمارگران و عمّال ى آن ها درست کرده‏اند تا دین را از تصرف امور دنیا و از تنظیم جامعه مسلمانان برکنار سازند و ضمناً علماى اسلام را از مردم و مبارزان راه آزادى و استقلال جدا کنند. در این صورت مى‏توانند بر مردم مسلط شده و ‏ثروت هاى ما را غارت کنند. منظور آن ها همین است. ------- پانویس: امام خمینی، ولایت فقیه، ص22.www.mfso.irمعاونت فرهنگی و اجتماعی سازمان اوقاف و امور خیریهwww.mfpo.irمرکز فرهنگی پژوهشی اوقاف


قانون گذار و مجری!در مورد تبلیغات استعمارگران وضع همین طور است. آن ها که دشمن ما هستند تبلیغاتى کرده‏اند و متأسفانه بعضى از افراد جامعه ما تحت تأثیر قرار گرفته‏اند؛ در حالى که نباید قرار مى‏گرفتند. استعمارگران به نظر ما آوردند که اسلام حکومتى ندارد؛ تشکیلات حکومتى ندارد. برفرض که احکامى داشته باشد، مجرى ندارد و خلاصه اسلام فقط قانون گذار است. واضح است که این تبلیغات جزئى از نقشه استعمارگران است براى بازداشتن مسلمین از ت و اساس حکومت. این حرف با معتقدات اساسى ما مخالف است. ------- پانویس: امام خمینی، ولایت فقیه، ص20.www.mfso.irمعاونت فرهنگی و اجتماعی سازمان اوقاف و امور خیریهwww.mfpo.irمرکز فرهنگی پژوهشی اوقاف


دلیل دوازدهم: روایتی از امام رضا علیه السلام. روایتى را که از حضرت الرضا علیه السلام نقل شده مى‏آورم:[1]. فَإِنْ قالَ قائِلٌ: وَ لِمَ جَعَلَ أُولِى الأَمْرِ وَ أَمَرَ بِطاعَتِهِمْ؟ قیلَ لِعِلَلٍ کَثیرَةٍ. مِنْها، . .چنان که از فرمایش امام علیه السلام، استنباط مى‏شود، علل و دلایل متعددى تشکیل حکومت و برقرارى ولىّ امر را لازم آورده است. این علل و دلایل و جهات، موقتى و محدود به زمانى نیستند و درنتیجه وم تشکیل حکومت همیشگى است. مثلًا تعدى مردم از حدود اسلام و آنان به حقوق دیگران و این که براى تأمین لذت و نفع شخصى به حریم حقوق دیگران دست‏اندازى کنند همیشه هست. نمى‏توان گفت این فقط در زمان حضرت امیرالمؤمنین علیه السلام بوده و مردم بعداً همه ملائکه مى‏شوند! حکمت آفریدگار بر این تعلق گرفته که مردم به طریقه عادلانه زندگى کنند و در حدود احکام الهى قدم بردارند. این حکمتْ همیشگى و از سنت هاى خداوند متعال و تغییرناپذیر است. بنابراین، امروز و همیشه وجود ولىّ امر»، یعنى حاکمى که قیّم و برپا نگهدارنده نظم و قانون اسلام باشد، ضرورت دارد؛ وجود حاکمى که مانع ات و ستمگری ها و تعدى به حقوق دیگران باشد؛ امین و امانتدار و پاسدار خلق خدا باشد؛ هادى مردم به تعالیم و عقاید و احکام و نظامات اسلام باشد و از بدعت هایى که دشمنان و ملحدان در دین و در قوانین و نظامات مى‏گذارند جلوگیرى کند.[2] ------- پانویس:1. علل الشرائع، ج1، ص251، باب2، حدیث9.2. امام خمینی، ولایت فقیه، ص40.www.mfso.irمعاونت فرهنگی و اجتماعی سازمان اوقاف و امور خیریهwww.mfpo.irمرکز فرهنگی پژوهشی اوقاف


دلیل یازدهم: وم یاری مظلوم. مردم گرسنه و محروم کوشش مى‏کنند که خود را از ظلم حکّام غارت گر نجات بدهند تا زندگى بهترى پیدا کنند و این کوشش ادامه دارد؛ لکن اقلیت هاى حاکم و دستگاه هاى حکومتى جائر مانع آن هاست. ما وظیفه داریم مردم مظلوم و محروم را نجات دهیم. ما وظیفه داریم پشتیبان مظلومین و دشمن ظالمین باشیم. همین وظیفه است که امیرالمؤمنین علیه السلام در وصیت معروف به دو فرزند بزرگوارش تذکر مى‏دهد و مى‏فرماید: وَ کُونا لِلظّالِمِ خَصْماً وَ لِلْمَظْلُومِ عَوْناً[1]امیرالمؤمنین علیه السلام مى‏فرماید من حکومت را به این علت قبول کردم که خداوند تبارک و تعالى از علماى اسلام تعهد گرفته و آن ها را مم کرده که درمقابل پرخورى و غارت گرى ستمگران و گرسنگى و محرومیت ستمدیدگان ساکت ننشینند و بیکار نایستند . .[2]امروز چطور مى‏توانیم ساکت و بیکار بنشینیم و ببینیم عده‏اى خائن و حرام خوار و عامل بیگانه به کمک اجانب و به زور سرنیزه ثروت و دسترنج صدها میلیون مسلمان را تصاحب کرده‏اند و نمى‏گذارند از حداقل نعمت ها استفاده کنند؟ وظیفه علماى اسلام و همه مسلمانان است که به این وضع ظالمانه خاتمه بدهند و در این راه، که راه سعادت صدها میلیون انسان است، حکومت هاى ظالم را سرنگون کنند و حکومت اسلامى تشکیل دهند.[3] ------- پانویس:1. دشمن ستمگر و یاور و پشتیبان ستمدیده باشید. نهج البلاغه، نامه 47.2. نهج البلاغه، خطبه 3 (شقشقیه).3. امام خمینی، ولایت فقیه، ص38.www.mfso.irمعاونت فرهنگی و اجتماعی سازمان اوقاف و امور خیریهwww.mfpo.irمرکز فرهنگی پژوهشی اوقاف


دلیل هشتم: احکام حقوقی اسلامبسیارى از احکام، از قبیل دیات که باید گرفته و به صاحبانش داده شود یا حدود و قصاصى که باید با نظر حاکم اسلامى اجرا شود، بدون برقرارى یک تشکیلات حکومتى تحقق نمى‏یابد. همه این قوانین مربوط به سازمان دولت است و جز قدرت حکومتى از عهده انجام این امور مهم برنمى‏آید. ------- پانویس: امام خمینی، ولایت فقیه، ص34.www.mfso.irمعاونت فرهنگی و اجتماعی سازمان اوقاف و امور خیریهwww.mfpo.irمرکز فرهنگی پژوهشی اوقاف


دلیل پنجم: ماهیت قوانین اسلامدلیل دیگر بر وم تشکیل حکومت، ماهیت و کیفیت قوانین اسلام (احکام شرع) است. ماهیت و کیفیت این قوانین مى‏رساند که براى تکوین یک دولت و براى اداره ى و اقتصادى و فرهنگى جامعه تشریع گشته است:اولًا، احکام شرع حاوى قوانین و مقررات متنوعى است که یک نظام کلى اجتماعى را مى‏سازد. در این نظام حقوقى هر چه بشر نیاز دارد فراهم آمده است؛ از طرز معاشرت باهمسایه و اولاد و عشیره و قوم و خویش و همشهرى و امور خصوصى و زندگى شویى گرفته تا مقررات مربوط به جنگ و صلح و مراوده با سایر ملل، از قوانین جزایى تا حقوق تجارت و صنعت و کشاورزى . .ثانیاً، با دقت در ماهیت و کیفیت احکام شرع درمى‏یابیم که اجراى آن ها و عمل به آن ها مستم تشکیل حکومت است و بدون تأسیس یک دستگاه عظیم و پهناور اجرا و اداره نمى‏توان به وظیفه اجراى احکام الهى عمل کرد. ------- پانویس: امام خمینی، ولایت فقیه، ص29.www.mfso.irمعاونت فرهنگی و اجتماعی سازمان اوقاف و امور خیریهwww.mfpo.irمرکز فرهنگی پژوهشی اوقاف


دلیل چهارم: جاودانگی دین اسلامبدیهى است ضرورت اجراى احکام که تشکیل حکومت رسول اکرم (ص) را لازم آورده، منحصر و محدود به زمان آن حضرت نیست و پس از رحلت رسول اکرم (ص) نیز ادامه دارد. طبق آیه شریفه [1]، احکام اسلام محدود به زمان و مکانى نیست و تا ابد باقى و لازم الاجراست؛ تنها براى زمان رسول اکرم (ص) نیامده تا پس از آن متروک شود. . این حرف که قوانین اسلام تعطیل‏پذیر یا منحصر و محدود به زمان یا مکانى است، برخلاف ضروریات اعتقادى اسلام است.بنابراین، چون اجراى احکام پس از رسول اکرم (ص) و تا ابد ضرورت دارد، تشکیل حکومت و برقرارى دستگاه اجرا و اداره ضرورت مى‏یابد. . بنابراین، به ضرورت شرع و عقل آنچه در دوره حیات رسول اکرم (ص) و زمان امیرالمؤمنین على بن ابی طالب علیه السلام لازم بوده، یعنى حکومت و دستگاه اجرا و اداره، پس از ایشان و در زمان ما لازم است.براى روشن شدن مطلب این سؤال را مطرح مى‏کنم: از غیبت صغرا تا کنون که بیش از هزار سال مى‏گذرد و ممکن است صدهزار سال دیگر بگذرد و مصلحت اقتضا نکند که حضرت تشریف بیاورد، در طول این مدت مدید احکام اسلام باید زمین بماند و اجرا نشود و هر که هر کارى خواست بکند؟ هرج و مرج است؟ قوانینى که پیغمبر اسلام در راه بیان و تبلیغ و نشر و اجراى آن 23 سال زحمت طاقت فرسا کشید فقط براى مدت محدودى بود؟ آیا خدا اجراى احکامش را محدود کرد به دویست سال؟ و پس از غیبت صغرا اسلام دیگر همه چیزش را رها کرده است؟. هر که اظهار کند که تشکیل حکومت اسلامى ضرورت ندارد، منکر ضرورت اجراى احکام اسلام شده و جامعیت احکام و جاودانگى دین مبین اسلام را انکار کرده است.[2] ------- پانویس:1. آیات: 52/ سوره ابراهیم؛ 2/ سوره یونس؛ 49/ سوره حج؛ 40/ از سوره احزاب؛ 70/ سوره یس.2. امام خمینی، ولایت فقیه، ص27.www.mfso.irمعاونت فرهنگی و اجتماعی سازمان اوقاف و امور خیریهwww.mfpo.irمرکز فرهنگی پژوهشی اوقاف


انسان غیرمحدود استگمان نباید بشود که اسلام آمده است براى این که دنیا را اداره بکند یا آمده است فقط براى این که مردم را متوجه به آخرت بکند یا آمده است که مردم را آشناى به معارف‏الهیه بکند. محدود کردن- هرچه باشد- خلاف واقعیت است. انسان غیرمحدود است و مربى انسان غیرمحدود است. نسخه تربیت انسان که قرآن است، غیرمحدود است. ------- پانویس: صحیفه امام، ج‏12، ص422.www.mfso.irمعاونت فرهنگی و اجتماعی سازمان اوقاف و امور خیریهwww.mfpo.irمرکز فرهنگی پژوهشی اوقاف


تفاوت با حکومت های دیگرفرق اساسى حکومت اسلامى با حکومت هاى مشروطه سلطنتى و جمهورى در همین است: در این که نمایندگان مردم یا شاه، در این گونه رژیم ها به قانون گذارى مى‏پردازند؛ درصورتى که قدرت مقننه و اختیار تشریع در اسلام به خداوند متعال اختصاص یافته است. شارع مقدس اسلام، یگانه قدرت مقننه است. هیچ کس حق قانون گذارى ندارد و هیچ قانونى جز حکم شارع را نمى‏توان به مورد اجرا گذاشت. به همین سبب، در حکومت اسلامى به جاى مجلس قانون گذارى، که یکى از سه دسته حکومت کنندگان را تشکیل مى‏دهد، مجلس برنامه‏ریزى وجود دارد که براى وزارت خانه‏هاى مختلف در پرتو احکام اسلام برنامه ترتیب مى‏دهد و با این برنامه‏ها کیفیت انجام خدمات عمومى را در سراسر کشور تعیین مى‏کند.مجموعه قوانین اسلام که در قرآن و سنت گرد آمده توسط مسلمانان پذیرفته و مطاع شناخته شده است. این توافق و پذیرفتن کار حکومت را آسان نموده و به خود مردم متعلق کرده است. درصورتى که در حکومت هاى جمهورى و مشروطه سلطنتى، اکثریت کسانى که خود را نماینده اکثریت مردم معرفى مى‏نمایند هر چه خواستند به نام قانون تصویب کرده، سپس بر همه مردم تحمیل مى‏کنند. ------- پانویس: امام خمینی، ولایت فقیه، ص44.www.mfso.irمعاونت فرهنگی و اجتماعی سازمان اوقاف و امور خیریهwww.mfpo.irمرکز فرهنگی پژوهشی اوقاف


تشریفات زائد اداریاز طرف دیگر، تشکیلات ادارى زائد و طرز اداره توأم با پرونده‏سازى و کاغذبازی که از اسلام بیگانه است، خرج هایى بر بودجه مملکت تحمیل مى‏کند که از خرج هاى حرام نوع اول [1] کمتر نیست. این سیستم ادارى از اسلام بعید است. این تشریفات زائد که براى مردم جز خرج و زحمت و معطلى چیزى ندارد از اسلام نیست.مثلًا آن طرزى که اسلام براى احقاق حقوق و حل و فصل دعاوى و اجراى حدود و قانون جزا تعیین کرده است بسیار ساده و عملى و سریع است. آن وقت که آیین دادرسى اسلام معمول بود، قاضى شرع در یک شهر با دو سه نفر مأمور اجرا و یک قلم و دوات فصل خصومات مى‏کرد و مردم را به سراغ کار و زندگى مى‏فرستاد. اما حالا این تشکیلات ادارى دادگسترى و تشریفاتِ آن خدا مى‏داند چقدر زیاد است و تازه هیچ کارى هم از پیش نمى‏برد. این هاست که مملکت را محتاج مى‏کند و جز زحمت و معطلى اثرى ندارد.[2] ------- پانویس:1. ریخت وپاش ها و اختلاس ها.2. امام خمینی، ولایت فقیه، ص47.www.mfso.irمعاونت فرهنگی و اجتماعی سازمان اوقاف و امور خیریهwww.mfpo.irمرکز فرهنگی پژوهشی اوقاف


مفتخوری و اختلاس اگر این تشریفات پر خرج سلطنتى و این ریخت وپاش ها و اختلاس ها نبود، بودجه مملکت کسر نمى‏آورد تا در برابر امریکا و انگلیس خاضع شوند و تقاضاى قرض و کمک کنند.مملکت به خاطر این ریخت و پاش ها و اختلاس ها محتاج شده است وگرنه نفت ما کم است؟ یا ذخایر و معادن نداریم؟ همه چیز داریم، لکن این مفتخوری ها و اختلاس ها و گشادبازی هایى که به حساب مردم و از خزانه عمومى مى‏شود مملکت را بیچاره کرده است. اگر این ها نبود، احتیاج پیدا نمى‏کرد که از این جا راه بیفتد برود امریکا، در برابر میز آن مردک (رئیس جمهور امریکا) گردن کج کند که مثلًا به ما کمک کنید! ------- پانویس: امام خمینی، ولایت فقیه، ص47.www.mfso.irمعاونت فرهنگی و اجتماعی سازمان اوقاف و امور خیریهwww.mfpo.irمرکز فرهنگی پژوهشی اوقاف


آستین پیراهن قنبر در عهد حضرت امیرالمؤمنین علیه السلام طرز حکومت اصلاح شده و رویه و اسلوب حکومت صالح بود. آن حضرت با این که بر کشور پهناورى حکومت مى‏کرد، که ایران و مصر و حجاز و یمن از استان هاى آن بود، طورى زندگى مى‏کرد که یک طلبه فقیر هم نمى‏تواند زندگى کند. به حسب نقل وقتى که دو پیراهن خرید، یکى را که بهتر بود به قنبر (مستخدم خود) داد و پیراهن دیگر را که آستینش بلند بود براى خود برداشت و زیادى آستین را پاره کرده پیراهن آستین پاره را بر تن کرد. [1] درصورتى که بر کشور بزرگ و پرجمعیت و پردرآمدى فرمانروایى مى‏کرد.هرگاه این سیره حفظ مى‏شد و حکومت به شیوه اسلام مى‏بود، نه تسلط بر جان و مال مردم، نه سلطنت و نه شاهنشاهى، این ظلم ها و غارت گری ها و دستبرد به خزانه عمومى و فحشا و منکرات واقع نمى‏شد. بسیارى از این مفاسد از همان هیئت حاکمه و خانواده حاکم مستبد و هوسران سرچشمه مى‏گیرد. این حکّام هستند که اماکن فساد درست مى‏کنند؛ مراکز فحشا و می گسارى مى‏سازند و موقوفات را صرف ساختن سینما مى‏کنند. اگر این تشریفات پرخرج سلطنتى و این ریخت وپاش ها و اختلاس ها نبود، بودجه مملکت کسر نمى‏آورد تا در برابر امریکا و انگلیس خاضع شوند و تقاضاى قرض و کمک کنند.[2] ------- پانویس: 1. بحار الأنوار، ج40، ص324. 2. امام خمینی، ولایت فقیه، ص47.www.mfso.irمعاونت فرهنگی و اجتماعی سازمان اوقاف و امور خیریهwww.mfpo.irمرکز فرهنگی پژوهشی اوقاف


هدف های عالی امیرالمؤمنین علیه السلامحضرت درباره این که چرا حاکم و فرمانده و عهده‏دار کار حکومت شده، تصریح مى‏کند که براى هدف هاى عالى؛ براى این که حق را برقرار کند و باطل را از میان ببرد.فرمایش امام این است که خدایا تو مى‏دانى ما براى به دست آوردن منصب و حکومت قیام نکرده‏ایم؛ بلکه مقصود ما نجات مظلومین از دست ستمکاران است. آنچه مرا وادار کرد که فرماندهى و حکومت بر مردم را قبول کنم، این بود که خداى تبارک و تعالى از علما تعهد گرفته و آنان را موظف کرده که بر پرخورى و بهره‏مندى ظالمانه ستمگران و گرسنگى جانکاه ستم دیدگان سکوت ننمایند. یا مى‏فرماید:اللّهُمّ، إِنّکَ تَعْلَمُ أَنَّهُ لَمْ یَکُنِ الّذى کانَ مِنّا مُنافَسَةً فِى سُلْطانٍ، وَ لَا الْتِماسَ شَیْ‏ء مِنْ فُضُولِ الْحُطامِ.<"color="#0038>(خدایا، تو خوب مى‏دانى که آنچه از ما سر زده و انجام شده، رقابت براى به دست گرفتن قدرت ى یا جستجوى چیزى از اموال ناچیز دنیا نبوده است).و بلافاصله درباره این که پس او و یارانش به چه منظور کوشش و تلاش مى‏کرده‏اند مى‏فرماید:وَ لکِنْ لِنَرُدَّ الْمَعالِمَ مِنْ دینِکَ، نُظْهِرَ الْإصلاحَ فِى بِلادِکَ فَیَأْمَنَ الْمَظلوُمُونَ مِنْ عَبادِکَ، وَ تقامَ الْمُعَطَّلَةُ مِنْ حُدُودِکَ.[1] <"color="#0038>(بلکه براى این بود که اصول روشن دینت را بازگردانیم و به تحقق رسانیم و اصلاح را در ک پدید آوریم؛ تا درنتیجه آن بندگان ستمدیده‏ات ایمنى یابند و قوانین (یا قانون جزاى) تعطیل شده و بى‏اجرا مانده‏ات به اجرا درآید و برقرار گردد).[2] ------- پانویس:1. نهج البلاغه، خطبه 3» (شقشقیه).2. امام خمینی، ولایت فقیه، ص56.www.mfso.irمعاونت فرهنگی و اجتماعی سازمان اوقاف و امور خیریهwww.mfpo.irمرکز فرهنگی پژوهشی اوقاف


کفش امیرالمؤمنین علیه السلامعهده‏دار شدن حکومت فى حدذاته شأن و مقامى نیست؛ بلکه وسیله انجام وظیفه اجراى احکام و برقرارى نظام عادلانه اسلام است. حضرت امیرالمؤمنین علیه السلام درباره نفس حکومت و فرماندهى به ابن عباس فرمود: این کفش چقدر مى‏ارزد؟ گفت: هیچ. فرمود: فرماندهى بر شما نزد من از این هم کم ارزش تر است؛ مگر این که به وسیله فرماندهى و حکومت بر شما بتوانم حق (یعنى قانون و نظام اسلام) را برقرار سازم و باطل (یعنى قانون و نظامات ناروا و ظالمانه) را از میان بردارم. [1] پس، نفس حاکم‏شدنْ و فرمانروایى وسیله‏اى بیش نیست و براى مردان خدا اگر این وسیله به کار خیر و تحقق هدف هاى عالى نیاید، هیچ ارزش ندارد. لذا در خطبه نهج البلاغه مى‏فرماید: اگر حجت بر من تمام نشده و مم به این کار نشده بودم، آن را (یعنى فرماندهى و حکومت را) رها مى‏کردم».[2] ------- پانویس: 1. نهج البلاغه، خطبه 33». 2. امام خمینی، ولایت فقیه، ص55.www.mfso.irمعاونت فرهنگی و اجتماعی سازمان اوقاف و امور خیریهwww.mfpo.irمرکز فرهنگی پژوهشی اوقاف


از ولایت فقیه نترسیدشما از اسلام نترسید، از فقیه نترسید؛ از ولایت فقیه نترسید. شما هم مسیر همین ملت را طى کنید و با ملت باشید، حساب خودتان را از ملت جدا نکنید؛ ننشینید پیش خودتان طرح بریزید و پیش خودتان برنامه درست کنید. شما باید دنبال ملت باشید. باید هوادار ملت باشید. شما این قدر اشکال به برنامه‏هاى اسلامى نکنید. شمایى که از اسلام هستید لکن از اسلام درست اطلاع ندارید، مُسْلِم هستید لکن از احکام اسلام درست مطلع نیستید، شیعه هستید لکن از احکام ائمه علیهم السلام درست مطلع نیستید، این قدر کارشکنى نکنید. ملت رأى داده است به جمهورى اسلامى، همه باید تبعیت کنید؛ اگر تبعیت نکنید محو خواهید شد. برخلاف مسیر ملت، برخلاف مسیر اسلام، راهى را پیش نگیرید، گمان نکنید که آن طرحى را که اسلام داده است موجب نابودى اسلام مى‏شود. این منطق، منطق آدم ناآگاه است. ------- پانویس: صحیفه امام، ج‏10، ص59.www.mfso.irمعاونت فرهنگی و اجتماعی سازمان اوقاف و امور خیریهwww.mfpo.irمرکز فرهنگی پژوهشی اوقاف


قلم های مخالف امام زمان علیه السلامقضیه ولایت فقیه یک چیزى نیست که مجلس خبرگان ایجاد کرده باشد. ولایت فقیه یک چیزى است که خداى تبارک و تعالى درست کرده است. همان ولایت رسول اللَّه هست و این ها از ولایت رسول اللَّه هم مى‏ترسند! شما بدانید که اگر امام زمان- سلام اللَّه علیه- حالا بیاید، باز این قلم ها مخالف‏اند با او و آن ها هم بدانند که قلم هاى آن ها نمى‏تواند مسیر ملت ما را منحرف کند. آن ها باید بفهمند این که ملت ما بیدار شده است و مسائلى که شما طرح مى‏کنید ملت مى‏فهمد، متوجه مى‏شود، دست و پا نزنید! خودتان را به ملت ملحق کنید. بیایید در آغوش ملت. قلم هاى شما از تفنگ هاى آن دمکرات ها به اسلام بیشتر ضرر دارد. نطق هاى شما به اسلام ضررش بیشتر از آن توپ هایى است که آن ها به جوانان ما مى‏بندند و تفنگ هایى که آن ها مى‏بندند؛ ضررش به اسلام بیشتر است، براى این که آن جا دشمن معلوم است و شما به صورت هاى مخفى به میدان مى‏آیید. قلم هاى شما از سرنیزه‏هاى رضاخان بدتر است براى اسلام! و شما مضرتر هستید از رضاشاه و محمدرضا براى اسلام، براى این که آن ها معلوم بود مخالف هستند و مردم مى‏شناختند آن ها را، مخالفت مى‏کردند با آن ها، مقاومت مى‏کردند؛ شما در پوشش اسلام، در پوشش طرفدارى از خلق مسلمان، برخلاف اسلام دارید عمل مى‏کنید. ------- پانویس: صحیفه امام، ج‏10، ص309.www.mfso.irمعاونت فرهنگی و اجتماعی سازمان اوقاف و امور خیریهwww.mfpo.irمرکز فرهنگی پژوهشی اوقاف


روایت الفقهاء امناء الرسل‏. عن السى، عن ابى عبد اللَّه، عَلَیْهِ السّلام، قال قال رَسُولُ اللَّهِ (ص) الفُقَهاءُ أُمَناءُ الرّسُلِ ما لَمْ یَدْخُلوُا فى الدّنیا. قِیلَ یا رَسول اللَّه وَ ما دُخولهم فى الدّنیا؟ قالَ: اتّباعُ السّلْطَانِ. فَاذا فَعَلوُا ذلِکَ، فَاحذَرُوهُمْ عَلى دیِنِکُمْ [1]ترجمه: رسول اکرم (ص) مى‏فرماید: فقها امین و مورد اعتماد پیامبرانند تا هنگامى که وارد (مطامع و لذایذ و ‏ثروت هاى نارواى) دنیا نشده باشند. گفته شد: اى پیغمبر خدا، وارد شدنشان به دنیا چیست. مى‏فرماید: پیروى کردن قدرت حاکمه. بنابراین اگر چنان کردند، بایستى از آن ها بر دینتان بترسید و پرهیز کنید».(نحوه استدلال):بررسى تمام این روایت محتاج به بحث طولانى است، ما فقط درباره جمله الفقهاء امناء الرسل که مورد نظر و مربوط به ولایت فقیه» مى‏باشد، صحبت مى‏کنیم. ابتدا باید دید پیغمبران چه وظایف و اختیارات و شغلى دارند تا معلوم شود فقها، که مورد اعتماد و امانت دار ایشان هستند، چه وظایفى بر عهده دارند.به حکم عقل و ضرورت ادیان، هدف بعثت و کار انبیا علیهم السلام تنها مسئله گویى و بیان احکام نیست. این طور نیست که مثلًا مسائل و احکام از طریق وحى به رسول اکرم (ص) رسیده باشد و آن حضرت و حضرت امیرالمؤمنین و سایر ائمه علیهم السلام مسئله‏گوهایى باشند که خداوند آنان را تعیین فرموده تا مسائل و احکام را بدون خیانت براى مردم نقل کنند و آنان نیز این امانت را به فقها واگذار کرده باشند تا مسائلى را که از انبیا گرفته‏اند بدون خیانت به مردم برسانند و معناى الفقهاء امناء الرسل این باشد که فقها در مسئله گفتن امین باشند.درحقیقت، مهم ترین وظیفه انبیا علیه السلام برقرار کردن یک نظام عادلانه اجتماعى از طریق اجراى قوانین و احکام است، که البته با بیان احکام و نشر تعالیم و عقاید الهى ملازمه دارد. چنان که این معنا از آیه شریفه به وضوح پیدا است: لَقَدْ ارْسَلْنا رُسُلَنا بِالْبَیّناتِ وَ انْزَلْنا مَعَهُمُ الْکِتابَ وَ الْمیزانَ لِیَقُومَ النّاسُ بِالْقِسْطِ.[2]و این با تشکیل حکومت و اجراى احکام امکان پذیر است. خواه نبى خود موفق به تشکیل حکومت شود، مانند رسول اکرم (ص) و خواه پیروانش پس از وى توفیق به تشکیل حکومت و برقرارى نظام عادلانه اجتماعى را پیدا کنند. . فقط فقهاى عادلند که احکام اسلام را اجرا کرده نظامات آن را مستقر مى‏گردانند، حدود و قصاص را جارى مى‏نمایند، حدود و تمامیت ارضى وطن مسلمانان را پاسدارى مى‏کنند [و] همان طور که پیغمبر اکرم (ص) مأمور اجراى احکام و برقرارى نظامات اسلام بود و خداوند او را رئیس و حاکم مسلمین قرار داده و اطاعتش را واجب شمرده است، فقهاى عادل هم بایستى رئیس و حاکم باشند و اجراى احکام کنند و نظام اجتماعى اسلام را مستقر گردانند.[3] ------- پانویس:1. اصول کافى، ج1، ص58، کتاب فضل العلم»، باب المستأکل بعلمه و المباهى به»2. بدرستى که پیامبران خود را با نشانه‏هاى روشن فرستادیم و با آن ها کتاب و میزان نازل کردیم تا مردم عدالت را به پا دارند».حدید/ 25.3. امام خمینی، ولایت فقیه، متن، ص70.www.mfso.irمعاونت فرهنگی و اجتماعی سازمان اوقاف و امور خیریهwww.mfpo.irمرکز فرهنگی پژوهشی اوقاف


روایت الفقهاء حصون الاسلام. عن علىّ بنِ ابى حمزةَ، قال سمعت أباالْحسن موسى بنَ جعفر، علیهماالسلام، یقول: إذا ماتَ الْمُؤْمِنُ، بَکَتْ عَلَیْهِ الْملَائِکَةُ وَ بِقاعُ الْارْضِ الّتی کانَ یَعْبُدُ اللَّهَ عَلَیْها و أبْوابُ السّماءِ الّتی کانَ یصْعَدُ فیها بِأعْمالِهِ؛ وَ ثُلِمَ فى الْاسلامِ ثُلْمَةً لا یَسُدّها شَیْ‏ءٌ، لأَنّ الْمُؤْمِنینَ الْفُقَهاءَ حُصُونُ الْاسْلامِ کَحِصْنِ سُورِ الْمَدِینَةِ لَها [1]ترجمه:علی بن ابی حمزه مى‏گوید از امام موسى بن جعفر الصادق علیه السلام شنیدم که مى‏فرمود: هرگاه مؤمن (یا فقیه مؤمن) بمیرد، فرشتگان بر او مى‏گریند و قطعات زمینى که بر آن به پرستش خدا برمى‏خاسته و درهاى آسمان که با اعمالش بدان فرامى‏رفته است و در (دژ) اسلام شکافى پدیدار خواهد شد که هیچ چیز آن را ترمیم نمى‏کند، زیرا فقهاى مؤمن دژهاى اسلامند و براى اسلام نقش حصار مدینه را براى مدینه دارند.»(نحوه استدلال):این که مى‏فرماید: مؤمنان فقیه دژهاى اسلامند» درحقیقت فقها را موظف و مأمور مى‏کند که نگهبان باشند و از عقاید و احکام و نظامات اسلام نگهبانى کنند. بدیهى است این فرمایش امام به هیچ وجه جنبه تشریفات ندارد. مثل تعارفاتى نیست که به هم مى‏کنیم. من به شما شریعتمدار» مى‏گویم و شما به من شریعتمدار» مى‏گویید! یا مثل این که پشت پاکت به هم مى‏نویسیم: حضرت مستطاب حجت الاسلام. اگر فقیه کنج منزل بنشیند و در هیچ امرى از امور دخالت نکند، نه قوانین اسلام را حفظ کند، نه احکام اسلام را نشر دهد، نه دخالت در امور اجتماعى مسلمانان کند و نه اهتمام به امور مسلمین داشته باشد، به او حصن الاسلام» گفته مى‏شود؟ او حافظ اسلام است؟اگر رئیس حکومتى به صاحب منصب یا سردارى بگوید: برو فلان ناحیه را حفظ کن و حافظ آن ناحیه باش. وظیفه نگهبانى او اجازه مى‏دهد که برود خانه بخوابد تا دشمن بیاید آن ناحیه را از بین ببرد؟ یا به هر نحوى که مى‏تواند باید در حفظ آن ناحیه جدیت کند؟اگر بگویید که ما بعضى احکام اسلام را حفظ مى‏کنیم، من از شما سؤال مى‏کنم: آیا حدود را جارى و قانون جزاى اسلام را اجرا مى‏کنید؟ نه. شکافى در این جا ایجاد گردید و در هنگامى که شما وظیفه نگهبانى داشتید، قسمتى از دیوار خراب شد.مرزهاى مسلمین و تمامیت ارضى وطن اسلامى را حفظ مى‏کنید؟ نه، کار ما دعاگویى است! قسمت دیگر دیوار هم فرو ریخت.شما از ثروتمندان حقوق فقرا را مى‏گیرید و به آنان مى‏رسانید؟ چون وظیفه اسلامى شما این است که بگیرید و به دیگران بدهید. نه! این ها مربوط به ما نیست. ان شاء اللَّه دیگران مى‏آیند انجام مى‏دهند! دیوار دیگر هم خراب شد. شما ماندید مثل شاه سلطان حسین و اصفهان! این چه حصنى» است که هر گوشه‏اى را به آقاى حصن الاسلام» عرضه بداریم عذرخواهى مى‏کند! آیا معنى حصن» همین است؟این که فرموده‏اند فقها حصون اسلامند» یعنى مکلفند اسلام را حفظ کنند و زمینه‏اى را فراهم آورند که بتوانند حافظ اسلام باشند و این از اهم واجبات است و از واجبات مطلق مى‏باشد نه مشروط و از جاهایى است که فقهاى اسلام باید دنبالش بروند، حوزه‏هاى دینى باید به فکر باشند و خود را مجهز به تشکیلات و لوازم و قدرتى کنند که بتوانند اسلام را به تمام معنا نگهبانى کنند، همان گونه که خود رسول اکرم (ص) و ائمه علیه السلام حافظ اسلام بودند و عقاید و احکام و نظامات اسلام را به تمام معنا حفظ مى‏کردند.[2] ------- پانویس:1. اصول کافى؛ ج 1، ص 47، کتاب فضل العلم»، باب فقه العلماء». حدیث 3.2. امام خمینی، ولایت فقیه، ص68.www.mfso.irمعاونت فرهنگی و اجتماعی سازمان اوقاف و امور خیریهwww.mfpo.irمرکز فرهنگی پژوهشی اوقاف


روایت اللّهم ارحم خلفائىقال امیرالمؤمنین علیه السلام قال رَسول اللَّه (ص): اللّهُمَّ ارْحَمْ خُلَفائى (ثلاثَ مرّاتٍ) قیل: یا رسول اللَّهِ و مَن خلفاؤک؟ قالَ: الّذینَ یَأتُونَ مِنْ بَعْدى، یَروُونَ حَدِیثى وَ سُنّتی فَیُعلِّمُونَها الْنّاسَ مِنْ بَعْدی[1]ترجمه:امیرالمؤمنین علیه السلام مى‏فرماید که رسول اللَّه (ص) فرمود: خدایا، جانشینان مرا رحمت کن.» و این سخن را سه بار تکرار فرمود. پرسیده شد که اى پیغمبر خدا، جانشینانت چه کسانى هستند. فرمود: کسانى که بعد از من مى‏آیند، حدیث و سنت مرا نقل مى‏کنند و آن را پس از من به مردم مى‏آموزند».نحوه استدلال: . جاى تردید نیست که روایت اللّهم ارحم خلفائى شامل راویان حدیثى که حکم کاتب را دارند نمى‏شود و یک کاتب و نویسنده نمى‏تواند خلیفه رسول اکرم (ص) باشد؛ منظور از خلفا» فقهاى اسلامند؛ نشر و بسط احکام و تعلیم و تربیت مردم با فقهایى است که عادلند. اما دلالت حدیث شریف بر ولایت فقیه» نباید جاى تردید باشد، زیرا خلافت» همان جانشینى در تمام شئون نبوت است و جمله اللّهم ارحم خلفائى دست کم از جمله علىّ خلیفتى ندارد و معنى خلافت» در آن غیر معنى خلافت در دوم نیست و جمله الذین یأتون من بعدی و یروون حدیثی معرفى خلفاست نه معنى خلافت؛ زیرا معنى خلافت در صدر اسلام امر مجهولى نبود که محتاج بیان باشد و سائل نیز معنى خلافت را نپرسید، بلکه اشخاص را خواست معرفى فرماید و ایشان با این وصف معرفى فرمودند.جاى تعجب است که هیچ کس از جمله علیّ خلیفتی یا الأئمة خلفائی، مسئله گویى» نفهمیده و استدلال براى خلافت و حکومت ائمه به آن شده است، لکن در جمله خلفایى که رسیده‏اند توقف نموده‏اند و این نیست مگر به واسطه آنکه گمان کرده‏اند خلافت رسول اللَّه محدود به حد خاصى است یا مخصوص به اشخاص خاصى و چون ائمه، علیهم السلام، هر یک خلیفه هستند، نمى‏شود پس از ائمه علما فرمانروا و حاکم و خلیفه باشند و باید اسلام بى‏سرپرست و احکام اسلام تعطیل باشد! و حدود و ثغور اسلام دستخوش اعداى دین باشد! و آن همه کجروى رایج شود که اسلام از آن برى است.[2] ------- پانویس:1. وسائل الشیعه کتاب قضا؛ ابواب صفات قاضى»، باب 8، حدیث 50،2. امام خمینی، ولایت فقیه، ص60.www.mfso.irمعاونت فرهنگی و اجتماعی سازمان اوقاف و امور خیریهwww.mfpo.irمرکز فرهنگی پژوهشی اوقاف


اختیارات ولی فقیهاگر فرد لایقى که داراى این دو خصلت [1] باشد به پا خاست و تشکیل حکومت داد، همان ولایتى را که حضرت رسول اکرم (ص) در امر اداره جامعه داشت دارا مى‏باشد و بر همه مردم لازم است که از او اطاعت کنند. این توهم که اختیارات حکومتى رسول اکرم (ص) بیشتر از حضرت امیر علیه السلام بود یا اختیارات حکومتى حضرت امیر علیه السلام بیش از فقیه است، باطل و غلط است.البته فضایل‏ حضرت رسول اکرم (ص) بیش از همه عالم است و بعد از ایشان فضایل حضرت امیر علیه السلام از همه بیشتر است؛ لکن زیادى فضایل معنوى اختیارات حکومتى را افزایش نمى‏دهد. همان اختیارات و ولایتى که حضرت رسول و دیگر ائمه، صلوات اللَّه علیهم، در تدارک و بسیج سپاه، تعیین ولات و استانداران، گرفتن مالیات و صرف آن در مصالح مسلمانان داشتند، خداوند همان اختیارات را براى حکومت فعلى قرار داده است؛ منتها شخص معینى نیست، روى عنوانِ عالم عادل» است.[2] ------- پانویس:1. علم به قانون اسلام و عدالت.2. امام خمینی، ولایت فقیه، ص51.www.mfso.irمعاونت فرهنگی و اجتماعی سازمان اوقاف و امور خیریهwww.mfpo.irمرکز فرهنگی پژوهشی اوقاف


تفرقه بینداز و بچاپ!گروه گروه مى‏شوید و هر گروهى مخالف گروه دیگر. اگر همه در یک مسیر مى‏رفتید، باز مضایقه نبود که گروه هایى همه در مسیر واحد. لکن دست هاى خبیث اجانب در کار است که شما را ندانسته گروه گروه کند و مخالف باهم.آن هایى که مى‏خواهند ما را بچاپند و ذخایر ما را ببرند و ما را به اسارت بکشند، مشاهده عینى کردند که دو چیز پیروزى براى ما آورده است و به این دو چیز حمله کردند: یکى ایمان، اسلام؛ یکى وحدت کلمه. با دست عمّال خودشان این رمز پیروزى، که داراى دو جهت بود، به هر دو حمله کردند. در سطح وسیعى در ایران مشغول تفرقه افکندن شدند. تفرقه در همه اطراف ایران. احزاب مختلفه؛ گروه هاى مختلف؛ جبهه‏هاى مختلفه و مع الأسف همه باهم مخالف. این وحدت کلمه را دارند از ما مى‏گیرند. ------- پانویس: صحیفه امام‏، ج‏8‏، ص478.www.mfso.irمعاونت فرهنگی و اجتماعی سازمان اوقاف و امور خیریهwww.mfpo.irمرکز فرهنگی پژوهشی اوقاف


آخرین جستجو ها

blubgumisni شاتل موبایل ماشین آلات تزریق پلاستیک | machinist سلام بر آزادی پرستوهای عاشق تریبون آزاد ابومسلمی ها Judie's info bridfectmijo salongcanar bursdabreelent